بي تو آوارهي شاميم خودت را برسان * * * آفتاب لب باميم خودت را برسان
اي به تدبير تو محتاج جنون مندي ما * * * تيغ گم کرده نياميم خودت را برسان
خورد من گر به چموشي و حرومي رم راه * * * پيش فرمان تو راميم خودت را برسان
پرچم سبز تو بر خاک نخواهد افتاد * * * سبز پوشان قياميم خودت را برسان
نفسي تازه کن اي وارث اعجاز مسيح * * * زير دندان جذاميم خودت را برسان
کافر و مومن و آواره و شب گرد همه * * * همه محتاج اماميم خودت را برسان