خداي من
نه آن قدر پاکم که کمکم کني و نه آن قدر بدم که رهايم کني
ميان اين دو گمم
هم خود را و هم تو را آزار ميدهم
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آني باشم که تو خواستي
و هرگز دوست ندارم آني باشم که تو رهايم کني
آنقدر بي تو تنها هستم که بي تو يعني “هيچ” يعني “پوچ”
خدايا هيچ وقت رهـــايم نکن . . .
.