گرفته بوي تورا خلوت خزاني منکجايي اي گل شب بوي بي نشاني منغزل براي تو سر مي برم عزيزتريناگرشبانه بيايي به ميهماني منچنين که بوي تنت در رواق ها جاري استچگونه گل نکند بغض جمکراني منعجب حکايت تلخي است نااميد شدنشما کجا و من و چادر شباني مندراين تغزل کوچک سرودمت اي خوبخداکند که بخندي به ناتواني منبه پاي بوس تو آيينه دستچين کردمکجايي اي گل شب بوي بي نشاني من..
سلام بزرگوا ر
ممنون براي کامنت ها و حضور هميشه ي شما .