تسبیح دیجیتال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ سکوت 
خدا كند كه بيايي


شب جمعه بود؛ گفت و گويي در لحظاتي ناب

وارد شدم بر کريم، با دستاني خالي از حسنات و قلبي تهي از سلامت

گفتم: بسمالله النور.

گفتا: الذي هو مدبر الامور.

گفتم: بسمالله النور النور.

گفتا: الذي خلق النور من النور.

گفتم: کيستي؟

گفتا: المهدي طاووس أهل الجنّة.

گفتم: چه زيبا پاسخ ميدهي.

گفتا: انا ابن الدلائل الظاهرات.

گفتم: چگونه در برابر قدوم مبارکتان رکوع کنم؟

گفتا: ما أسئلکم عليه من أجر إّلا المودّة فيالقربي.

گفتم: اين جان فدايتان، متاعي که هر بي سر و پايي دارد.

گفتا: أللّهمّ وال من والاه وعاد من عاداه.

گفتم: مولاجان! ميخواهم شيريني وصال را بچشم.

گفتا: تا تلخي فراق نچشي به شيريني وصال خرسند نگردي.

گفتم: ميخواهم محبوب حق تعالي شوم.

گفتا: تا ترک لذات طبيعي خيالي نکني محبوب حق تعالي نشوي.

گفتم: ميخواهم کارهايم رنگ خدايي داشته باشد.

گفتا: اگر دائمالحضور باشي کار خدايي کني.

گفتم: در مشکلات غوطهورم.

گفتا: کليد حل مشکلات تضرع در نيمه شب است.

گفتم: افضل اعمال کدامين است؟

گفتا: به فرمودة جدم «إنتظار الفرج».

گفتم: سخنان جدّتان را متذکر ميشويد!

گفتا: کنّا نور واحد.

گفتم: پايانمان چه ميشود؟

گفتا: العاقبة للمتقين.

گفتم: عزيز عليّ أن أري الخلق ولاتري.

گفتا: غبار را پاک کن تا ببيني.

گفتم: کي ميآييد؟

گفتا: إذا قضي امراً فإنّما يقول له کن فيکون.

گفتم: يا وجيهاً عندالله إشفع لنا عندالله.

گفتا: إنّا غير مهملين لمراعاتکم ولاناسين لذکرکم

يا ابا صالح المهدي(عج)!