آقا اجازه! من خسته ام از آتش و از خاک، از زميناز احتمال فاجعه، از آخرالزمان!آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کويرباران بيار و باز بباران از آسمان- اهل بهشت يا که جهنم؟ خودت بگو!- آقا اجازه! ما که نه در اين و نه در آن!«يک پاي در جهنم و يک پاي در بهشت»يا زير دستهاي نجيب تو در امان!آقا اجازه!...................................................................!باشد! صبور مي شوم اما تو لااقلدستي براي من بده از دورها تکان...
حتمما به من سر بزنيد و منو از نظرات سازندتون با خبر کنيد...
در ضمن وبلگ خوبي داريد و در صورتي که مايل به تبادل لينک بوديد بهم خبر بديد... ممنون
يا علي