نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ انا خادم الحسين 

افشاگر کربلا «زينب(س)»

قهرمان کربلا در شام غوغا مي‌کند
ظالم بيدادگر را خوار و رسوا مي‌کند
خطبه‌اي خواند، که باشد همچنان آتشفشان
انقلاب کربلا بنگر که احيا مي‌کند
زينب بيدار دل، آن دختر پاک علي(ع)
خصم را ديوانه و مجنون، چو زهرا مي‌کند
ظلم و کين دشمنان مکتب اسلام ناب
از تريبون جفا و ظلم افشا مي‌کند
مي‌نمايد فاش او اسرار عاشوراي عشق
خون دل‌ها را روان از چشم اعدا مي‌کند
او سخن‌ها گويد از بازيگران دشت خون
زين فداکاري جهان را مات و شيدا مي‌کند
او به ما آموزش درس شهادت مي‌دهد
چشم‌ها را رنگ خون مانند صهبا مي‌کند
مي‌کند افشا فداکاري ياران و حسين
زنده از نو راه و رسم مير بطحا مي‌کند
مي‌کند رسوا يزيد کافر و ابن زياد
خلق را از بهر نهضت‌ها مهيّا مي کند
با قدي خم، شامگاه روز عاشوراي خون
نيمه شب خوش نماز عشق بر پا مي‌کند
مي‌کند با حضرت محبوب او راز و نياز
خون حق را در ره معشوق اهدا مي‌کند
دختر شيرخدا، افشاگر ظلم و جفا
زنده و احياي راه و رسم يکتا مي کند
مي‌سرايد شعر سرو واژگون بزم عشق
ياد اکبر نوگل رعناي ليلا مي‌کند
مي‌زند فريادها از لاله‌هاي کربلا
اين سخن را منعکس تا عرش اعلا مي کند
با برادر عهد بسته گويي از روز الست
فاش اسرار حسيني تا ثريا مي‌کند
مي‌نمايد فاش سرّ انقلاب کربلا
علّت اين نهضت خونين هويدا مي‌کند
عاشقا! گر تشنه لب باشي، علمدار رشيد
او کوير غم برايت مثل دريا مي‌کند
مبتلاي درد و رنج غم، حسين بن علي
زندگي را از برايت نيک و زيبا مي‌کند
«باقر» خونين جگر فريادها زد يا حسين
ياد او آلام و دردت را مداوا مي‌کند
***