من در آغوش تو اي مادر عشقخوب زاييده شدممهر تو بوده در اين خانه ي منشوق يك بوسه به توبلبل از ذوق رُخت مستي كنانگل مريم به آغوش گرفتگوش جان در حرم بودن توسخن وگوهر تو گوش گرفتمن همه عشق شدمدر دو عقل واحساسوتمامي تن و بودن منهمه را هوش گرفتمن شدم جاري در آن چشمه ي پاككه به دشت تو رسد روز وشبمتو چه سبزي بامهرمن هميشه يك شعرتابداني كه دلمهمه ي بودن توست...