براي حضور حداکثري تلاش کنيد

مسأله‌ى اول، مشارکت است. در زمينه‌ى مشارکت مردم، هر طور که مى‌توانيد، روى خانواده‌ها و دوستانتان کار کنيد. مشارکت، يکى از اساسى‌ترين مسائل است. حضور مردم براى پيشرفت و صيانت کشور لازم است. نه اين‌که اگر عده‌ى زيادى شرکت نکردند، اين‌ها به نظام «نه» گفته‌اند؛ به‌هيچ‌وجه اين‌طورى نيست.

آن‌هايى که به‌خاطر «نه» گفتنِ به نظام نمى‌آيند، درصد خيلى کمى‌اند. يک‌عده به‌خاطر بى‌حالى نمى‌آيند؛ يک‌عده به‌خاطر بى‌حوصلگى نمى‌آيند؛ يک‌عده روز جمعه کار ديگرى دارند و نمى‌آيند؛ اين‌ها را شما راه بيندازيد. والّا کسانى‌که معتقد به نظام و قانون اساسى نيستند و دلشان براى بيگانگان و نفوذ آن‌ها پر مى‌زند و منتظر آمدن بيگانگان هستند، درصد بسيار کمى‌اند.

بيانات در ديدار دانشجويان بسيجى 5/3/

به لب الغوث و ادرکني

فرج با من بخوان عاشق

بخوان اي جمکراني

إکفياني بهر من جانان

مثنوي ارتحال امام خميني رحمة الله عليه

روزها را بدون تو يک يک گذرانديم با سرشک و آه

سر سپرديم بر تو و سر شد خاطرات بهار روح الله

روزگار غريب و نامرديست هرکه دل برده مي رود بر دست

چارده روزه بود خرداد و رفت ماه چهارده سر مست

تن رهبر سه روز حيران بود تا رسيدند عاشقان حسين

هر چه در کربلا حسين نداشت شد مهيّا براي پير خمين

جان ايرانم و امام وطن به فداي سر جدا از تن

رهبري که سه روز جسمش ماند در بيابان بدون غسل و کفن

رهبري در ميان ياران و رهبري بين نيزه و شمشير

اهل بيتي ميان مشتاقان اهل بيتي در آتش و زنجير

اين زمين کوفه نيست ايران است درس ايرانيان وفاداري ست

حرف ايران بي امام شده جاي زخم زبان عزاداريست

کربلايي اگر شود برپا در حمايت نمودن از رهبر

مي زند شيعه گردن کفر با توسُّل به ذکر يا حيدر

حيدريَّم چو پير شهر خمين روضه ام کربلاي شيون و شين

در عزاي امام و ايران است ذکر لبهاي من حسين حسين

انتظار ظهور شمشير انتقام قيام عاشورا

مي کِشم در عزاي خرداد و فاطمه با نواي يا زهرا

اهل حرف و حديثها هستيم

در عمل يار تو کجا هستيم؟!

در عمل از تو دورو مهجوريم

شرحي از کوفه و ريا هستيم

سرو جان نه! به پاي ياريت

تا نباشد غم و بلا هستيم

ما تو را امن و ساده مي خواهيم

دور از دغدغه بيا، هستيم

حرف جان را مزن که مي ترسيم

صلح و آرام و خواب را هستيم

کربلايي شود مسير ظهور

در شب حادثه جدا هستيم

نينوايي نباش آقا جان

بيعتيهاي مجتبي هستيم

از جهاد و حماسه هيچ نگو

تا ابد اهل ربنا هستيم

سر ماها کجا و نيزه کجا؟

در عمل يار تو کجا هستيم؟!

آقا به جان عمه ي غم ديده ات بيا

شايسته نيست اينهمه دوريِّ بين ما

اشک محرمي من و سوز آهِ تو

از جنس کربلا شده اين شور و شين ما

با يک نگاهِ لطفِ تو از عرش مي رسد

بي شک برات علقمه و کاظمين ما

اميد روضه هاي حرم روضه اي بخوان

واي از غم جدايي و واي از حسين^(ع) ما

با مُهرِ نوکريِّ حسينيه نقش کن

در عرش حکم سروري عالمين ما

هر جا شکسته شد دل شيعه تو حاضري

چه کوچه غم علوي چه خمين ما

دادي به هر سلام دلم پاسخي کريم

هرگز نمي روي نفسي زير دِين ما

قرآن زبان بگير و خبر از نهان بده

پيغام وصل مصحف پنهانمان بده

هرچند آيه آيه ي تو نور مطلق است

نور جمال عشق به مستان نشان بده

اي با دلم گره به دل ِ خسته رحم کن

با يک نگه به عاشق دلخسته جان بده

چون استخوان ره ِ گلويم بسته هجر تو

اشکي براي پس زدن استخوان بده

اشکي که ريزم از غم هجران وُ وا شود

اين عقده که گرفته به سينه مکان بده

تا کي غم فراق و جدايي عزيز من؟!

صاحب زمان بيا و بها بر زمان بده

من مجرمم بگو تو چرا گريه مي کني؟!

بر نامه ام نظاره کن و سر تکان بده

اين عاشق و نگاه تو اي آسمان عشق

پرواز را به يک نگهت يادمان بده

تعجيل در فرج حضرت صاحب العصر (عج) صلوات

اين روا نيست که ازتو جزتورا مي خواهم

توبه کردم پس ازاين فقط تورا مي خواهم

همه جا به فکر من بوديُّ وهستي امّا

من فقط حرف زدم آقا تو را مي خواهم

نشنيدم که براني تو کسي را هرگز

بدم امّا با توهستم تا تورا مي خواهم

چون زغالي روسياهم دور ننداز مرا

بازغالت بنويس اين را تورا مي خواهم

تونگاهي کن وسلمان صفتم کن مهدي(عج)

روزموعود بگو بيا تورا مي خواهم

تکيه به کعبه بزن بگو "أنابنُ الزَّهرا"

پشت درناله زند مادرتورا مي خواهم

روضه درندبه ي توخواندم وآمدازني...

ناله ي سري که حالا ها تورامي خواهم

فقط التماس دعا

چه ها که با دل زينب (س) نکرده اين کوفه؟

تو ني سوار و منم کوچه گرد اين کوفه

چه سنگها که نشد پرت سوي محمل من

به دستهاي زن و طفل و مرد اين کوفه

من از فراق نگارم عزا گرفته امُ اما

گرفته جشن ظفر فرد فردِ اين کوفه

ادامه دار شده خاطرات کرب و بلا

چه آتشي ست به پا در نبرد اين کوفه

به جاي نان و رطبهاي هر شب بابا

چه لقمه ها که نصيبم نکرده اين کوفه

به خاندان رسول خدا کنايه زدند

چه داغ کرده دلم، قلب سرد اين کوفه

نخوان دگر سرنيزه برايشان قرآن

که سکه مي خورد آقا به درد اين کوفه

بخوان دعاي فرج تا بيايد آن مردي

که پاسخي ست خدايي، به عهد اين کوفه

كتابي فرخنده بر تو فرو فرستاديم، تا در آيات آن تدبير كنند و خردمندان از آن پند گيرند. ص آيه 29بدانيد که زندگي دنيا بازي و سرگرمى و آرايش و فخرفروشى شما به يکديگر و رقابت در افزايش اموال و فرزندان است . همانند باراني كه محصولش كشاورزان را در شگفتي فرو مي‏برد ، سپس خشك مي‏شود به گونه‏اي كه آن را زرد رنگ مي‏بيني،‌سپس خس و خاشاک گردد ... زندگانى دنيا جز كالاى فريبنده نيست. حديد آيه 20

کربلا در کربلا مي ماند اگر زينب نبود
شيعه مي پژمرد اگر زينب نبود
وفات حضرت زينب(س) تسليت باد

سلام برزينب کبري(س)
باثواب کسي گه براي حضرت زينب گريه کرد
ومطالبي درموردبي بي به روزم
لطفاسربزنيد
ممنون ازلطف بيشمارتون

سلام ؛

من خدايي دارم،
که در اين نزديکي است
نه در آن بالاها
مهربان، خوب، قشنگ
چهره‌اش نورانيست
گاهگاهي سخني مي‌گويد،
با دل کوچک من، ساده‌تر از سخن ساده من
او مرا مي‌فهمد
او مرا مي‌خواند،
او مرا مي‌خواهد
او همه درد مرا مي‌داند

ياد او ذکر من است،
در غم و در شادي
چون به غم مي‌نگرم،
آن‌زمان رقص کنان مي‌خندم
که خدا يار من است،
که خدا در همه جا ياد من است
او خدايست که همواره مرا مي‌خواهد
دعا مي کنم قلبتان که وسعت آسمان و پاکي دريا و بوي بهار را دارد
هميشه از حرارت ياد "او" گرم باشد[گل][قلب][گل]