ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ شهيدان خدا 
آيت الله اراکي شبي در خواب امير کبير را ديدند.
از مقام بالايِ ايشان در برزخ سوال کردن..؟
امير کبير گفت: اين هديه ي مولايم حــسـيـن(ع) است..!زماني که در حمام فين رگِ هر دو دستم را بريدند خواستم از تشنگي لب بگشايم و آب طلب کنم..
ناگهان به خودم گفتم: ميرزا تقي خان دو تا رگ بريدن و اين همه تشنه اي .. پس چه کشيد پــســرِ فـاطـمـه (س)؟ او که بدنش سرتاسر زخمِ شمشير بود، از عطشِ حــُســيــن(ع) حيا کردم و لب به آب خواستن باز نکردم و اشک بر ديدگانم جاري شد..
آن لحظه که صورتم را بر خاک گذاشتن، امـام حـسـيـن(ع) بالايِ سرم آمدند و فرمودند:
" بـه يـادِ تـشـنـگـيِ مـا ادب کـردي و آب نـنـوشـيـدي و اشـک ريـخـتـي. ايـن هـديـه ي مـاسـت در بـرزخ ، بـاشـد تـا در قـيـامـت جـبـران کـنـيـم..."