آموزش پیرایش مردانه اورجینال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
سلام
مادر شهيد
زن ديگر پير شده بود ولي هنوز عادت داشت قبل از غروب ، در خانه را باز کند و نگاهش را به ته کوچه بيندازد. همسايه ها ديگر عادت داشتند ، مي دانستند هرچه به پيرزن بگويند پسرش بر نمي گردد باور نمي کند. آن روز پيرزن در خانه را باز کرد ، پسرش را ديد ، لبخندي زد و با او رفت ؛ فردا صبح همسايه ها جنازه پيرزن را در کوچه ي شهيد تشييع کردند.