گفتگو با خدا...
هر جا برم تو با مني واسم مث جون وتني
دلت که ميگيره فقط حرفتو با من ميزني
هر جا برم کنارمي فرقي نميکنه کجا
فرقي نميکنه چقدر فاصله باشه بين ما
چقدر دوست دارم خدا
من
چقدر دوست دارم خدا
وقتي که ميرقصم تو باد وقتي که ميخندم با برگ
وقتي که ميشم غرق در احساس بي تکرار مرگ
وقتي که بارون ميشي و بي چتر ميباري به من
ميفهمم از آرامشت حس خوشي داري به من
چقدر دوست دارم خدا
من
چقدر دوست دارم خدا
وقتي که ميچينم تو رو مثل يه گندم يا يه سيب
همجنس آدم ميشم و پر ميشم از حسي عجيب
هر جا که هستم با.مني هر جا که باشي عاشقم
خوشحالم از اين که واسه اين هم صدايي لايقم
هر جا برم کنارمي فرقي نميکنه کجا
فرقي نميکنه چقدر فاصله باشه بين ما
من چقدر دوست دارم خدا
من چقدر دوست دارم خدا