وبلاگ :
نگين شهداي قائم شهر وبلاگ تخصصي شهداي مسجد ابوالفضل ع پل سه تير
يادداشت :
( تولد من............)
نظرات :
50
خصوصي ،
1612
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مرواريد
پسري دختر زيبايي را ديد و شيفته اش شد ، چند ساعتي با هم در خيابان قدم زدند ، که يک دفعه يک بنز گران قيمت جلوي پاشون ترمز زد ، دختر به پسر گفت: خوش گذشت اما نميتوانم به پياده رفتن ادامه دَهم... سپس نشست تويِ ماشين
راننده به او گفت: ببخشيد من راننده آقا هستم لطفاً پياده شويد...