سلام عليکم خسته نباشيد.
وقتي خدا دستهايش را باز کرد ، خجالت کشيدم با آن بار سنگين گناه در آغوشش جاي بگيرم.
در همين افکار بودم که گرمي دستانش را بر روي شانه هايم حس کردم ...
آري ، مانند هميشه تنهايم نگذاشت ...