چه خوش است من بميرم به ره ولاي مهديسر و جان بها ندارد که کنم فداي مهديهمه نقد هستي خود بدهم به صاحب جانکه يکي دقيقه بينم رخ دلگشاي مهدي
نون قلم نبي ست و ما يسترون حسين
طاق فلک علي ست به عالم ستون حسينخلقت تمام حضرت زهراست خون حسين
سلام عليکم خسته نباشيد.
به کوچه اي رسيدم که پيرمردي از ان خارج ميشد
به من گفت:نرو که بن بسته!
گوش نکردم ، رفتم
وقتي برگشتم و به سر کوچه رسيدم
پير شده بودم . . .
سخت است حرفت را نفهمند،
سخت تر اين است که حرفت را اشتباهي بفهمند،
حالا ميفهمم، که خدا چه زجري ميکشد
وقتي اين همه آدم حرفش را که نفهميده اند هيچ،
اشتباهي هم فهميده اند.
“دکتر علي شريعتي”
سلام
با متن غاز يک پا آپم بياي خوشحال ميشم.. [گل]
عشق ، همين خنده هاي ساد? توست
وقتي با تمام غصه هايت مي خندي
تا از تمام غصه هايم رها شوم.
سحر بخيز تجديد وضو کن
به آب توبه خود را شستشو کن
اگر خواهي شوي پاک از پليدي
به درگاه خداي خويش رو کن
به شکر نعمتش تا مي تواني
لبت را آشنا با ذکر او کن
در رحمت به رويت کرده حق باز
به او رو آور و دفع عدو کن
گداي درگه حق شو به عالم
گدايي گر کني با آبرو کن
هرآنچه درد دل داري به عالم
سحر با حقتعالي گفتگو کن
اگر خواهي تو فيض از محضرحق
از او توفيق طاعت آرزو کن
مغزهاي بزرگ، در خصوص ايده ها صحبت مي کنند.
مغزهاي متوسط، در مورد حوادث بحث مي کنند
و مغزهاي کوچک، درباره مردم . . .
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگي ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند ميشود ،همه از هم ميپرسند ” چه کس مرده است؟ ” چه غفلت بزرگي که مي پنداريم خدا تو را براي مردگان ما نازل کرده است .