خدايا کمک کن چترِ گناه را در بارانِ رحمتِ ]رمضان و غير[ رمضانت بسته نگه داريم ...

آري ؛ چترها را بايد بست ، زير باران بايد رفت ...

حرفها دارم اما ... بزنم يا نزنم؟

با توام، با تو خدا را! بزنم يا نزنم؟

همه حرف دلم با تو همين است که دوست...

چه کنم؟ حرف دلم را بزنم يا نزنم؟

عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم

زير قول دلم آيا بزنم يا نزنم؟

گفته بودم که به دريا نزنم دل اما

کو دلي تا که به دريا بزنم يا نزنم؟

از ازل تا به ابد پرسش آدم اين است:

دست بر ميوه‌ي حوا بزنم يا نزنم ؟

به گناهي که تماشاي گل روي تو بود

خار در چشم تمنا بزنم يا نزنم؟

دست بر دست همه عمر در اين ترديدم:

بزنم يا نزنم؟ ها؟ بزنم يا نزنم؟

حرفها دارم اما ... بزنم يا نزنم؟

با توام، با تو خدا را! بزنم يا نزنم؟

همه حرف دلم با تو همين است که دوست...

چه کنم؟ حرف دلم را بزنم يا نزنم؟

عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم

زير قول دلم آيا بزنم يا نزنم؟

گفته بودم که به دريا نزنم دل اما

کو دلي تا که به دريا بزنم يا نزنم؟

از ازل تا به ابد پرسش آدم اين است:

دست بر ميوه‌ي حوا بزنم يا نزنم ؟

به گناهي که تماشاي گل روي تو بود

خار در چشم تمنا بزنم يا نزنم؟

دست بر دست همه عمر در اين ترديدم:

بزنم يا نزنم؟ ها؟ بزنم يا نزنم؟

حرفها دارم اما ... بزنم يا نزنم؟

با توام، با تو خدا را! بزنم يا نزنم؟

همه حرف دلم با تو همين است که دوست...

چه کنم؟ حرف دلم را بزنم يا نزنم؟

عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم

زير قول دلم آيا بزنم يا نزنم؟

گفته بودم که به دريا نزنم دل اما

کو دلي تا که به دريا بزنم يا نزنم؟

از ازل تا به ابد پرسش آدم اين است:

دست بر ميوه‌ي حوا بزنم يا نزنم ؟

به گناهي که تماشاي گل روي تو بود

خار در چشم تمنا بزنم يا نزنم؟

دست بر دست همه عمر در اين ترديدم:

بزنم يا نزنم؟ ها؟ بزنم يا نزنم؟

گفتم چرا قلبم دگر بر تار زلفت گير نيست

سر بر زمين افکند و گفت خود کرده را تدبير نيست

گفتم که شايد دلبرم ! از چشم تو افتاده ام

با غم نگاهم کرد و گفت : مهدي ز نوکر سير نيست...

اگر او را مي خواهي،
از کوچه هستي بگذر ...
بيرون از هستي دردآلود
آن سوي نيل هوس آلود
آن وادي ايمن، آن قله ي مقصود است.
و در اين وادي تو بي پا
وبر اين قله، تو بي هيچ
تنها با او ميآيي
وبه سوي او مي آيي
ودر اين
آمدن
از تو،
در تو، نشاني نيست.(عين صاد)
در پناه حق

ز خدا ميخواهم آنچه را که شايسته توست به تو هديه بدهد

نه آنچه را که آرزو داري ، زيرا گاهي آرزوهاي تو کوچک است و شايستگي تو بسيار . . .

ز خدا ميخواهم آنچه را که شايسته توست به تو هديه بدهد

نه آنچه را که آرزو داري ، زيرا گاهي آرزوهاي تو کوچک است و شايستگي تو بسيار . . .

ز خدا ميخواهم آنچه را که شايسته توست به تو هديه بدهد

نه آنچه را که آرزو داري ، زيرا گاهي آرزوهاي تو کوچک است و شايستگي تو بسيار . . .

ز خدا ميخواهم آنچه را که شايسته توست به تو هديه بدهد

نه آنچه را که آرزو داري ، زيرا گاهي آرزوهاي تو کوچک است و شايستگي تو بسيار . . .

خدايا!

گفتم خسته ام ، گفتي:لاتقنطوامن رحمة الله(زمر/53)

گفتم : هيچکس نميدونه تو دلم چي ميگذره ، گفتي : إن الله يحول بين المرءقلبه (إنفال/26)

گفتم : هيچکسي روندارم ، گفتي : نحن أقرب إليه لحبل الوريد(ق/16)

گفتم : فراموشم نکردي؟ گفتي : فاذکروني اذکرکم (بقره/152)

التماس دعا

جمله اي زيبا از حضرت علي(ع)


در عجبم از مردمي که:

به دنبال دنيايي هستند که روز به روز از آن دورتر ميشوند،

و غافلند از آخرتي که روز به روز به آن نزديکتر ميشوند.

زمانبندي خدا بي نظير است ، نه هيچگاه دير نه هيچگاه زود

کمي بردباري مي طلبد و ايمان بسيار ، اما ارزش انتظار را دارد . . .