وبلاگ :
نگين شهداي قائم شهر وبلاگ تخصصي شهداي مسجد ابوالفضل ع پل سه تير
يادداشت :
زني جوان فرزندش را به خاطر آزادي شوهرش فروخت
نظرات :
0
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
روياي خيس
پيرمردي را با پسرش نزد حاكمي ظالم بردند.
حکم صد ضربه ي شلاق بود
.پدر را صد ضربه زدند آه نکشيد.
و هيچ نگفت.پسر را يک ضربه زدند.آه از نهاد پدر بلند شد.پرسيدند اي پير تو را صد ضربه زديم هيچ نگفتي اما اکنون با زدن يک ضربه به پسرت اينگونه آه کشيدي. دليلش چيست؟ گفت شما صد ضربه را به بدنم زديد و تحمل کردم. اما اکنون که بر جگرم ميزنيد نميتوانم تحمل کنم ....براي سلامتي همه پدرها ي که در قيد حيات هستند و آمرزش پدرهاي که دستشون از دنيا کوتاه شده.
"صلوات"? روزپدرپيشاپيش مبارک