بي همگان به سر شود بي‌تو به سر نمي‌شود
داغ تو دارد اين دلم جاي دگر نمي‌شود
ديده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بي‌تو به سر نمي‌شود
جان ز تو جوش مي‌كند دل ز تو نوش مي‌كند
عقل خروش مي‌كند بي‌تو به سر نمي‌شود
خمر من و خمار من باغ من و بهار من
خواب من و قرار من بي‌تو به سر نمي‌شود
جاه و جلال من تويي ملكت و مال من تويي
آب زلال من تويي بي‌تو به سر نمي‌شود
گاه سوي وفا روي گاه سوي جفا روي
آن مني كجا روي بي‌تو به سر نمي‌شود
دل بنهند بركني توبه كنند بشكني
اين همه خود تو مي‌كني بي‌تو به سر نمي‌شود
بي تو اگر به سر شدي زير جهان زبر شدي
باغ ارم سقر شدي بي‌تو به سر نمي‌شود
گر تو سري قدم شوم ور تو كفي علم شوم
ور بروي عدم شوم بي‌تو به سر نمي‌شود
خواب مرا ببسته‌اي نقش مرا بشسته‌اي
وز همه‌ام گسسته‌اي بي‌تو به سر نمي‌شود
گر تو نباشي يار من گشت خراب كار من
مونس و غمگسار من بي‌تو به سر نمي‌شود
بي تو نه زندگي خوشم بي‌تو نه مردگي خوشم
سر ز غم تو چون كشم بي‌تو به سر نمي‌شود
هر چه بگويم اي سند نيست جدا ز نيك و بد
هم تو بگو به لطف خود بي‌تو به سر نمي‌شود
مولوي

مولاي من وقت آمدنت دير شد بيا
اين دل در انتظار تو پير شد بيا
اين جمعه هم گذشت،وليکن نيامدي
آيات غربتم همه تفسير شد بيا
گفتي که پاک کن دلت از هر چه غير ماست
قلبم به احترام تو تطهير شد بيا
در دفترم به ياد تو نرگس کشيده ام
نرگس هم از فراق تو دلگير شد بيا
التماس دعا

درسينه ام ز دوري تو غير آه نيست/ مارا به غير سايه ات آقا پناه نيست// وقتي که هست جلوه ي خورشيدي شما/ اصلا مجال جلوه انوار ماه نيست// اي سينه زن ترين غم مادرت بيا/ اين انتظار سينه ي ما که گناه نيست// امشب بيا و درد دلت را به من بگو/ گرچه دلم به سنگ صبوري چاه نيست// اي روضه خوان پهلوي مادر نگاه کن/ اشک دل است ميچکد اشک نگاه نيست// آقا ببخش روز دگر حرف ميزنم/ امروز حال مادرتان روبه راه نيست//

من عشايرم، پيوسته اهل کوچ
کوچ از پوچ به هيچ،
از هيچ به پوچ
و حاصلش همه
تحير و سرگشتگي...
اي راه بلد!
راه نما!
قطب نما!
قبله نما!
مسيرِ کوچ تا خدا!
جهت بده کوچ مرا...

عاشق يک لحظه نگاهت يا صاحب الزمان (عج) بر چهره پر نور مهدي صلوات

اللهم عجل لوليک الفرج

درد ما را خداوند دوا خواهد کرد / بر ظلمت ما شمع عطا خواهد کرد فردا همگي به چشم خود مي بينيم / شمع با چشم جهان بين چه ها خواهد کرد

سلام آقا فداي تو غصه ي من غماي تو //دردو بلات براي من درد سرام براي تو//سلام آقا فداي تو باز دلمو آتيش زدي//گفتي يروز جمعه ميام اين جمعه هم نيومدي
التماس دعا

تو رو حتي تو رويامم نديدم???????????
ولي يه عمره جات خاليه پيشم???????????
نديدمت چه احساس غريبي???????????
نديدم و برات دلتنگ ميشم???????????
فقط بگو کدوم هفته کدوم روز???????????
کجا منتظر رسيدنت شم???????????
ميخوام کاري بدم دست خودم که???????????
خودم بهونه ي اومدنت شم???????????
سپردي دست کي پيراهنت رو???????????
که يه عمره برامون نمياره???????????
چه بوي نرگسي مي پيچه اينجا???????????
اگه اين باد سرگردون بزاره???????????
بيا تا کفترا دورت بگردن???????????
براشون هر قدم دونه بپاشي???????????
چراغون مي کنم پس کوچه ها رو???????????
شايد قسمت بشه اين جمعه باشي???????????
فقط بگو کدوم هفته کدوم روز???????????
کجا منتظر رسيدنت شم???????????
ميخوام کاري بدم دست خودم که???????????
خودم بهونه ي اومدنت شم???????????
چشمام منتظره ديدنته لايقش هستم؟؟؟

عاشقم؛بابي کسے سرميکنم اين روزھا
مينشينم ياد دلبرميکنم اين روزھا
دلبري ناديدہ دارم؛جان خود راچون اويس
باشميم اومعطرميکنم اين روزھا
يادعاي عہد ميخانم کہ محبوبش شوم
يادعاي ندبہ از برميکنم اين روزھا
خلق گويند نزديک است ايام ظہور
بي قرارم؛زودباور ميکنم اين روزھا
سلامتے و انشاللہ فرجش"صلوات"

خــــــــــــــدايا ما که هيچ...
لا اقل به خاطر آنها که هنوز بوي انســــــــــــــــــــــــانيت مي دهند
در ظهور آن عشـــــــــــــــــــــــق حقيقي تعجيلـــــــــــــ کن...
مــــــيــــــــ ترسم ،
مي ترسم اين چراغ هاي زميني کمـ کمـ خاموشــــــــــــ شوند...
سيصـــــــد و سيزده نفر.....يک مليارد مسلمان...
ما که هيــــــــــــــــــــــــــــچ...
براي آنها تعجيل کن...
تا چشمهايشان خيـــــــــــــــــس است به انتظار...
اللــــــــــــــــــهم عجـــــــــــــــل لوليکـــــــــــــــــــ الــــــــــــــــــــــــفرج

دستِ دل هآمان در دست هَمـ باشد اگر ؛
نآمه هامان به خطِ کوفـي نباشند اگـر ؛
? او ? که بر دِل ها حـکومَت مي کند ؛
خوآهد آمَد قطعاً ..

مي آيد روزي که فاطميه مکان شود و مهديه زمان...
اللــــــــــــــــــهم عجـــــــــــــــل لوليکـــــــــــــــــــ الــــــــــــــــــــــــفرج

گاهي حکايت هاي ناب روزگار
صف مي شوند پشت هم :
چهار شنبه ، روز مـــــادر
پنج شنبه ، روز معــــــلم
و تو تنها حسن ختام اين حکايت هاي نابي
زيبا نيست؟:
جمعه ، روز عشـــــقـ ...
اگر بداني روزها چقدر دويده اند به عشق تو
هجري و شمسي را...
آري
اين روزها تقويم هم منتظر توست زيبا ترين بهار...
.
.
.
اللهم عجل لوليک الفرج

دنگ...
فرصتي أزكف رفت
جمعه اي گشت تمام
بازهم بد بودم
بازهم بد كردم
جمعه اي آمد ورفت
آفتاب اين قلب مرا؛باز روشن ننمود

روزگار هميشه بر يک قرار نمي ماند.

روز و شب دارد،

روشني دارد، تاريکي دارد.

کم دارد، بيش دارد.

زمستان هم تمام مي شود:


بهار مي آيد ...