عروس من «شهادت» است. و صفير گلوله عقد ما را خواهد خواند و در پوششي از خون تازه رخ خود را بزك خواهد كرد و در غلغله شادي مسلسلها و بارش نقل سرب در حجله، سنگر عروس «شهادت» را در آغوش خواهم كشيد. عروس من «شهادت» است، و فرزند من و او نامش «آزادي» است.