پايان ماه روضه شده، غم گرفته ام
هيئت تمام گشته و ماتم گرفته ام
بعد از دو ماه گرفت صدا هاي ذاکران
تازه دلم شکسته شده دم گرفته ام
بعد از دو ماه که در مطبت هستم اي طبيب
از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام
مرهم براي درد دلم اشک روضه بود
اينگونه بوده اشک دمادم گرفته ام
شبها چقدر گم شده ام بين کوچه ها
وقتي سراغ هيئت و پرچم گرفته ام
از مادرت بپرس ، نوکريم را قبول کرد ؟
آيا برات کرببلا هم گرفته ام ؟
افسوس مي خورم که زخيرات سفره ات
از دست مهر مادرتان کم گرفته ام
دلتنگ مي شوم به خدا بر محرمت
خرده مگيريم زچه ماتم گرفته ام
اي روضه خوان ادامه بده اشک و آه را
شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام
التماس دعا
يازهرا