نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ سيدعلي موسوي 
حضرت علي اکبر(ع)-شهادت


گمان مدار كه گفتم برو دل از تو بريدم

نفس شمرده زدم همرهت پياده دويدم

محاسنم به كف دست بود و اشك به چشمم

گهي به خاك فتادم گهي زجاي پريدم

دلم به پيش تو، جان در قفات، ديده به قامت

خداي داند و دل شاهد است من چه كشيدم

دو چشم خود بگشا و سوال كن كه بگويم

ز خيمه تا سر نعش تو چگونه رسيدم

ز اشك ديده لبم تر شد آن زمان كه به خيمه

زبان خشك تو را در دهان خويش مكيدم

نه تيغ شمر مرا مي كشت نه نيزه خولي

زمانه كشت مرا لحظه اي كه داغ تو ديدم

هنوز العطشت مي زد آتشم كه ز ميدان

صداي يا ابتاي تو را دوباره شنيدم

سزد به غربت من هر جوان و پير بگريد

كه شد به خون جوانم خضاب موي سفيدم

كنار كشته تو با خدا معامله كردم

نجات خلق جهان را به خونبهات خريدم

بگو به نظم جهان سوز "ميثم" اين سخن از من

كه دست از همه شستم رضاي دوست خريدم


مجمع زينبيون اهل بيت خوزستان

بيت آيت موسوي

zeynabiyooneahlebeyt.blogfa.com