نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    151   152   153   154   155    >>    >
 

يکي بود يکي نبود مال قديماست…

الان همه باشن “تو” نباشي هيچکس نيست

?ليد‌هايم از جيبم مے ‌افتند

?يف پولم را گم مے ‌?نم

گوشے ‌ام را جا مے ‌گذارم

و عجيب ?ه

{ تــــ ـــُـــ ـو } را

?ه نيستے

مے ‌برم با خودم

در جيبم

در ?يفم

در دلــ ـ ـ ـ ـ ـ ـم . . .

نه راحت از فلک جويم نه دولت از خدا خواهم

و گر پرسي چه مي‌خواهي؟ تو را خواهم تو را خواهم

نمي‌خواهم که با سردي چو گل خندم ز بيدردي

دلي چون لاله با داغ محبت آشنا خواهم


چه غم کان نوش لب در ساغرم خونابه مي‌ريزد

من از ساقي ستم جويم من از شاهد جفا خواهم

ز شاديها گريزم در پناه نامراديها

به جاي راحت از گردون بلا خواهم بلا خواهم

چنان با جان من اي غم درآميزي که پنداري

تو از عالم مرا خواهي من از عالم تو را خواهم


به سوداي محالم ساغر مي خنده خواهد زد

اگر پيمانه? عيشي در اين ماتم‌سرا خواهم

نيابد تا نشان از خاک من آيينه رخساري

رهي خاکستر خود را هم‌آغوش صبا خواهم

آنان که ب?شتر دوستشان دار?
ب?شتر دچار سوء تفاهم با تواند
ب? آنکه بخواه? و بدان?،
ب?شتر م? رنجان?شان

ب?شتر م? رنجانندت
ب?شتر به ?ادشان هست?
ول? …
کمتر عشق م? گ?ر?
کمتر عشق م? گ?رند !
چشم به هم م? زن? و م? ب?ن? عز?زتر?ن ها
با ?ک برداشت نادرست از هم
هر روز از هم دور و دور تر م?شوند …
غافل از ا?نکه بهتر?ن روزها?شان
با قهر و دور? و نامهربان? م? گذرد !


سلام عليکم خسته نباشيد.

السلام عليک يا أباعبدالله
وعلي الارواح التي حلت بفنائک عليکم مني جميعا
سلام الله أبدا مابقيت وبقي الليل والنهار
ولاجعله الله آخر العهد مني لزيارتکم
السلام علي الحسين
وعلى علي بن الحسين
وعلى أولاد الحسين
وعلى أصحاب الحسين

التماس دعا

در راه عشق دل نه فقط سر سپرده‌ باش!
حتي حسين پيش خدا بي‌سرش خوش است
جايي که ماه همسفر آب مي‌شود
دل‌ها به آب نه که به آب‌آورش خوش است

در چشم باد لاله گل پرپرش خوش است
خورشيد, روز واقعه خاکسترش خوش است
از باغ‌ها اين را که عطر ياس
گاهي نه پشت پنجره, لاي درَش خوش است
دريا هميشه حاصل امواج کوچک است
يعني علي به بودن با اصغرش خوش است

+ قلب هاي آبي منتظر 
سلام

ماه خون ماه اشك ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسيدن ماه محرم را به عزادارن راستينش تسليت عرض ميكنم[گل]
شيعيان در سر هواى نينوا دارد حسين

خون دل با كاروان كربلا دارد حسين

از حريم كعبه و جدش به اشكى شست دست

مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسين

بردن اهل حرم دستور جدش مصطفى است

ورنه اين بى حرمتى ها كى روا دارد حسين

آب خود با دشمنان تشنه قسمت مى كند

عزّت و آزادگى بين تا كجا دارد حسين

دشمنش هم آب مى بندد به روى شاه دين

داورى بين با چه قوم بى حيا دارد حسين

دشمنانش بى امان و دوستانش بى وفا

با كدامين سركند مشكل دوتا دارد حسين

رخت و ديباج حرم چون گل به تاراجش برند

تا به جايى كه كفن از بوريا دارد حسين

اشك خونين گو بيا بنشين به چشم شهريار

كاندرين گوشه عزاى بى ريا دارد حسين


صداي دسته ي زنجيرزن ، غمي در من
و شعله مي کشد اکنون جهنمي در من

شب است و از همه سو خيمه مي زند اندوه
که تا بنا شود از نو محرّمي در من

شبيه تکيه دلم بي قرار مي لرزد
و شعله مي کشد آواز مبهمي در من

صداي شعله ورِ يک سوار مي پيچد
و سايه روشنِ تبدارِ آدمي در من

شب است و از در و ديوار تکيه مي بارد
سکوت ممتدِ اندوهِ مبهمي در من

مريم سقلاطوني

نام معشوق مبر نزد من از عشق مگو

عشق ديريست که در پيچ و خم عباس است

هر چه داريم همه از کرَم عباس است

خلقت جنت حق لطف کرم عباس است
کوفيان کوفي نبودند اگر مي فهميدند مسلم ولي است وقتي امام در کنارشان نيست.
هر چه مي کشيم از بي معرفتيمان به خورشيد ولايت است... در گريه هاي محرميتان ما را دعا کنيد.
+ نورون 
منتظران مهدي اگاه باشيدکه حسين رامنتظرانش کشتند
 <    <<    151   152   153   154   155    >>    >