نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    166      
 
بسم رب زينب س

سلام عليکم

عاشورا، خوني بود که با حلقوم زينب(س) به کوچه‌هاي کوفه و شام کشيده شد و سپس در فواره بلند خون شهيدان و شعر شورانگيز شيعي، به امروز رسيد.

ما مديون عاشوراييم. اگر آن روز زينب(س) کتاب قطور صبوري را تدوين نمي‌کرد، امروز هيچ‌کس را معيار صبوري نبود. زينب(س) حجت شکيبايي است و آيه بردباري.
در شکننده‌ترين لحظه‌ها و در ازدحام آزمون‌ها و آتش و آوارگى، کيست که فصلي از کتاب زينب(س) را بخواند و حقارت رنج خود را در مقايسه با آن رنج‌هاي کوه‌شکن درنيابد.
منطقه عملياتي زينب(س)، اين بانوي صبور بني‌هاشم، منطقه فراگير دردها و درمان‌هاي بشري است و فرماندهي کريمانه اين عمليات دنباله‌دار، همه جبهه‌هاي اسارت را در بردارد.
دنيا اگر خودش را گم نکرده بود، معناي حرف‌ها و دردهاي زينب(س) را بهتر مي‌فهميد. درد زينب(س)، سردرگمي دنياست.
شهادت،‌طرح کربلاست و اسارت، شرح آن. حسين(ع) طرح است و زينب(س)، شرح.
اگر در عاشورا، زينب(س) بند بند قساوت را نمي‌لرزاند، زن جامعه ما فرياد نمي‌‌دانست و رسالت عاشورايي را نمي‌شناخت و اعجاز فرياد را باور نداشت.
غم هيچ جا آشناتر از وسعت سينه تو نديد و مصيبت، ‌هيچ شانه‌اي استوارتر از تو نيافت و صبر، عظيم‌تر و بزرگوارتر از تو در گستره تاريخ نشناخت.
التماس دعا
اي امير عرفه بي تو صفا نيست که نيست
بي تو اندر عرفه عشق و وفا نيست که نيست
اي امير عرفه يوسف زهرا مهدي
حاجتي غير ظهورت به خدا نيست که نيست.
سلام
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا مي گيره

دلم هوايي مي شه و بون? آقا مي گيره

اين روزايي كه دم به دم غريبي رو حس مي كنم

با گريه ياد غربت عزيز نرگس مي كنم

تا كه بياي تو از سفر تا كه ببيني حالمو

نذر نگاهت مي كنم اين اشكاي زلالمو

ميون طوفان غمت شكسته بال و پر من

كاشكي بياي پا بذاري به روي چشم تر من

كوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوي گلاب

با مژه جارو مي زنيم با اشكامون مي پاشيم آب

كاشكي بياي و سوغاتي برام بياري بوي سيب

يا كه يه مهر و تسبيح از تربت ارباب غريب

كاشكي بياي برامون از تشنگي و آب بخوني

بياي رو منبر بشيني روض? ارباب بخوني

مسلميه دم بگيري با گريه و شور و نوا

بياي و با هم بخونيم "حسين من كوفه نيا"

كوفه نيا كه اينجاها قحطي آبه به خدا

حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا

اينجا تموم مردمش تشن? خون لاله اند

با كعب ني منتظر رقي? سه ساله اند

همه با فكر انتقام روز مي كنن شباشونو

نعلاي تازه مي زنن تموم مركباشونو

رو خاك گرم كربلا سه روز مي مونه پيكرت

خورشيد نيزه ها مي شه اينجا سر مطهرت
 <    <<    166