اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛نماز، از آيينهاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.
مَن حَسُنَت نيَّتُهُ أَمَدَّهُ التَّوفيقُ؛هر كس نيّتش خوب باشد، توفيق ياريش خواهد نمود.
اَلتَّوفيقُ مِنَ السَّعادَةِ وَ الْخِذلانُ مِنَ الشَّقاوَةِ؛
توفيق [انجام كار نيك] از خوشبختى و بى توفيقى از بدبختى است.
مُشاوَرَةُ العاقِلِ النّاصِحِ يُمنٌ وَ بَرَكَةٌ وَ رُشدٌ وَ تَوفيقٌ مِنَ اللّه؛ مشورت با عاقلِ خيرخواه، خجستگى، بركت، رشد و توفيقى از سوى خداست.
لا تَدعُوا العَمـلَ الصّالِـحَ وَ الاِجتهادَ فِى العِبادَةِ اتِّکالاً عَلى حُبِّ آلِ مُحَمدٍ (ص) وَ لا تَدعُوا حُبَّ آلِ مُحَمـدٍ (ص) لامرِهـم اِتِّکـالاً عَلـى العِبـادَةِ فَـاِنَّـهُ لايَقـبَلُ اَحـدَهُـمـا دونَ الآخَر؛مبادا اعمال نيک را به اتکاى دوستى آل محمد (ص) رها کنيد، مبادا دوستى آل محمد (ص) را به اتکاى اعمال صالح از دست بدهيد، زيرا هيچ کدام از ايـن دو ، به تنهايى پذيرفته نمى شود.
فَوقَ کُلِّ ذي بِرّ بِرٌّ حَتَّي يُقتَلَ الرَّجُلُ في سَبيلِ اللهِ فاذا قُتِلَ في سَبيلِ اللهِ فَلَيسَ فَوقَهُ بِرٌبرتر از هر کار نيکي، کاري هست تا جاييکه مرد در راه خدا کشته شود، پس چون در راه خدا کشته شد برتر از آن کاري وجود ندارد
إذَا أکثَرَ العَبدُ مِنَ الاستِغفار رُفِعَت صَحيفَتُهُ وَ هيَ تَتَلَالَأُ
هر گاه بنده فراوان استغفار کند، نامه عملش در حالي بالا رود که مي درخشد.
أفضَلُ الأعمالِ الحُبُّ في اللهِ وَ بُغضُ في اللهبرترين اعمال دوست داشتن در راه خدا و دشمني در راه اوست.
چشم پاک دختري از جملهاي تر مانده است
چشمهاي پاکش اما خيره بر در مانده است
روي ديوار اتاق کوچک تنهايياش
عکس بابايش کنار شعر مادر مانده است . . .
ياد و خاطره شهيدان گرامي باد
مَن صَبَرَ عَلَي طاعَةِ اللهِ عَوَّضَهُ اللهِ سُبحانَهُ خَيراً مِمّا صَبَرَ عَلَيهِ.هر که بر طاعت خدا شکيبا باشد، خداوند سبحان بهتر از آنچه صبر کرده به او مي دهد.
أوحَي الله عَزَّوَجَلَّ إلَي نَّبي مِنَ الأنبياءِ إذا أُطِعتُ رَضيتُ وَ إذا رَضيتُ بَارَکتُ وَ لَيسَ لِبَرَکَتِي نِهَايَةٌ وَ إذا عُصيتُ غَضِبتُ و إذا غَضِبتُ لَعَنتُ وَ لَعنَتي تَبلُغُ السَّابعَ مِنَ الوَرَي.خداي عزوجل به يکي از پيغمبران وحي فرستاد که چون اطاعت شوم، خورسند گردم، برکت دهم و براي برکت من پاياني نيست. و هر گاه عصيان شوم، به خشم آيم و چون به خشم آيم لعنت کنم و لعنت من به هفت پشت برسد.
مَنِ اتَّقَى اللّهَ يُتَّقى وَ مَنْ اَطاعَ اللّهَ يُطاعُ؛هر كس حريم خدا را حفظ كند، حرمتش حفظ مىشود و هر كس خدا را اطاعت كند، اطاعت مىشود.
اِنَّ صاحِبَ الدّينِ فَكَّرَ فَـعَـلَـتْهُ السَّكينَةُ وَ اسْتَـكانَ فَـتَواضَعَ وَ قَنِعَ فَاسْتَغْنى وَ رَضىَ بِما اُعْطىَ وَ انْفَرَدَ فَكُفىَ الاِْخْوانَ وَ رَفَضَ الشَّهَواتِ فَصارَ حُرّا وَ خَلَعَ الدُّنْيا فَتَحامَى الشُّرورَ وَ اطَّرَحَ الْحَسَدَ فَظَهَرتِ الْمَحَبَّةُ وَ لَمْ يُخِفِ النّاسَ فَـلَـمْ يَخَفْهُمْ وَ لَمْ يُذْنِبْ اِلَيْهِمْ فَسَلِمَ مِنْهُمْ وَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنْ كُلِّ شَىءٍ ففازَ وَ اسْتَكْمَلَ الْفَضْلَ وَ اَبْصَرَ العافيَةَ فَاَمِنَ النَّدامَةَ؛
آدم ديندار چون مىانديشد، آرامش بر جان او حاكم است. چون خضوع مىكند متواضع است. چون قناعت مىكند، بىنياز است. به آنچه داده شده خشنود است. چون تنهايى را برگزيده از دوستان بىنياز است. چون هوا و هوس را رها كرده آزاد است. چون دنيا را فرو گذارده از بدىها و گزندهاى آن در امان است. چون حسادت را دور افكنده محبتش آشكار است.مردم را نمىترساند پس از آنان نمىهراسد و به آنان تجاوز نمىكند پس از گزندشان در امان است. به هيچ چيز دل نمىبندد پس به رستگارى و كمال فضيلت دست مىيابد و عافيت را به ديده بصيرت مىنگرد پس كارش به پشيمانى نمىكِشد.