نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    76   77   78   79   80    >>    >
 
السلام عليک يا اباعبدالله الحسين(ع)

همه اهل حرم در پيچ و تابند
همه لب تشنه يک جرعه آبند
رقيه، زينب و اطفال خيمه
همه دلواپَسِ طفل ربابند..........

السلام عليک ايها الطفل الرضيع الشهيد...

"التماس دعاي فرج"
دوست دارم هر چي دارم بدم به راه تو حسين
تا که سينه خيز بيام ميون بين الحرمين
کاش مهدي به جهان چهره هويدا مي کرد
گره از مشکل پيچيده ما وا مي کرد
کاش مي آمد و با آمدنش از ره لطف
قبر مخفي شده فاطمه پيدا مي کرد
"يا مهدي (عجل الله)"
"يا زهرا (سلام الله عليها)"
تنها نه چشم من به در توست منتظر چشم دو عالم است بر اين در به انتظار
اي والي ولايت عصمت به عصمتت قسم چشم کرم ز بنده اين آستان برمدار....
دل را اگر از حسين بگيرم چه كنم
بي عشق حسين اگر بميرم چه كنم
فردا كه كسي را به كسي كاري نيست
دامان حسين اگر نگيرم چه كنم
نازم آن آموزگاري را که در يک نصف روز
دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادي نويسد بر زمين
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
کاش بوديم آن زمان کاري کنيم
از تو و طفلان تو ياري کنيم
کاش ما هم کربلايي مي شديم
در رکاب تو فدايي مي شديم
السلام عليک يا ابا عبدالله ...

با آب طلا نام حسين قاب کنيد
با نام حسين يادي از آب کنيد
خواهيد مه سربلند و جاويد شويد
تا آخر عمر تکيه بر ارباب کنيد
امام على عليه السلام:

عَلَيكُم بِكِتابِ اللّه ... مَن عَمِلَ بِهِ سَبَقَ؛

بر شما باد رجوع به كتاب خدا (قرآن) ... كسى كه به آن عمل كند از همه پيشى مى گيرد.
هرکس زخم هاي کوچک دستم را ديد،

پرسيد: چرا با خود چنين کردي؟

اما هيچ کس زخم هاي بزرگ قلبم را نديد

تا بگويد:

که چرا با تو چنين کردند؟
سلام من به محرم, محرم گل زهرا
به لطمه هاي ملائك, به ماتم گل زهرا

يک روز مي افتد ؛
آن اتفاق خوب را مي گويم ...
من به افتادني که برخاستن اوست ايمان دارم ؛
هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...
السلام عليک يا صاحب الزمان
ميگويند جمعه مي آيد ...
آري ، روزي که بازار تعلقات دنيا را تعطيل کنيم ؛
او خواهد آمد .
هر کجا سلطان هست،دورش سپاه ولشگر است
پس چرا سلطان خوبان بي سپاه و لشگر است؟
با خبر باشيد اي چشم انتظاران ظهور
بهترين سلطان عالم از همه تنهاتر است.....
نيستان تا نيستان آتشي در ناله ها بيداست
عطش مي بارد از جشمم،نكاهم خيره بر صحراست
ومن هر شام تيغم را جلا با اشك و خون دادم
‏ كه همراهي كنم شايد سواري را كه با فرداست



الهم عجل في فرج مولانا و امامنا صاحب الزمان
 <    <<    76   77   78   79   80    >>    >