به سراغ من اگر مي آييد
پشت هيچستانم
پشت هيچستان رگ هاي هوا پر قاصد هايي است
که خبر مي آرند از گل وا شده ي دورترين نقطه ي خاک
پشت هيچستان چتر خواهش باز است
تا نسيم عطشي در بن برگي بدود
زنگ باران به صدا مي آيد
آدم اينجا تنهاست
و در اين تنهايي سايه ي ناروني تا ابديت جاريست
نرم و آهسته بيا ييد که مبادا ترک بردارد چيني نازک تنهايي من
سهراب سپهري