وبلاگ :
نگين شهداي قائم شهر وبلاگ تخصصي شهداي مسجد ابوالفضل ع پل سه تير
يادداشت :
( شهيد سيد جواد محسني ..........)
نظرات :
29
خصوصي ،
2798
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
علي
[گل][گل][گل]در سال قحطي ، عارفي غلامي را ديد که شادمان بود.
پرسيد: چطور در چنين وضعي شادي مي کني؟
گفت : من غلام اربابي هستم که چندين گله و رمه دارد و تا وقتي براي او کار مي کنم روزي مرا مي دهد .
عارف گفت : از خودم شرم دارم که يک غلام به اربابي با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمي دهدو من " خدايي " دارم که مالک تمام دنياست و نگران روزي خود هستم. [گل][گل][گل]