گر چه در دورترين شهر جهان محبوسم
از همين دور ولي روي تو را مي بوسم
گر چه در سبزترين باغ ولي خاموشم
گر چه در بازترين دشت ولي محبوسم
خلوت ساکت يک جوي حقيرم بي تو
با تو گسترده گي پهنه اقيانوسم
اي به راهت لب هر پنجره يک جفت نگاه
من چرا اين قدر از آمدنت مايوسم؟
***
اين غزل حامل پيغام خصوصي من است
مهربان باشي با قاصدک مخصوصم !
گر چه تکرار نبايد بکنم قافيه را
به خصوص آن غلط فاحش نامحسوسم-