اِيّاكُمْ وَ الدَّيْنَ فَاِنَّهُ مَذَلَّةٌ بِالنَّهارِ، وَ مَهَمَّةٌ بِاللَّيلِ وَ قَضاءٌ فِى الدُّنْيا وَ قَضاءٌ فِى الآْخِرَةِ؛
زير بار بدهى نرويد زيرا بدهكارى خوارى روز و اندوه شب است و در دنيا و آخرت باز پرداختى دارد.
عَنْ اَبى موسى، قالَ: قُلْتُ لاَبى عَبْدِاللّه عليه السلام : جُعِلْتُ فِداكَ يَسْتَقْرِضُ الرَّجُلُ وَ يَحِجُّ؟ قالَ: نَعَمْ، قُلْتُ: يَسْتَقْرِضُ وَ يَتَزَوَّجُ؟ قالَ: نَعَمْ، اِنَّهُ يَنْتَظِرُ رِزْقَ اللّه غُدْوَةً وَ عَشيَّةً؛
ابو موسى مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: فدايت شوم، آيا مرد، مى تواند قرض بگيرد و حج برود؟ فرمودند: بله، عرض كردم: آيا مى تواند قرض بگيرد و ازدواج كند؟ فرمودند: بله، قرض كند و ازدواج نمايد و شب و روز منتظر روزى خدا باشد.
فَاِنْ اَعْطاهُ اَكْثَرَ مِمّا اَخَذَهُ بلا شَرْطٍ بَيْنَهُما فَهُوَ مُباحٌ لَهُ، وَ لَيْسَ لَهُ عِنْدَ اللّه ثَوابٌ فيما اَقْرَضَهُ؛
اگر قرض گيرنده بدون قرار قبلى، سودى به قرض دهنده بدهد مُباح است، ولى آن قرض دهنده پاداشى از خدا نخواهد گرفت.
أَقِلَّ مِنَ الدَّيْنِ تَعِشْ حُرّا؛
قرض كمتر گير تا آزاد باشى.
لاِنْ اُقْرِضَ قَرْضا اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اَصِلَ بِمِثْلِهِ؛
مالى را قرض بدهم، بيشتر دوست دارم تا آن را ببخشم.
تَقْلِيمُ الْأَظْفَارِ وَ قَصُّ الشَّارِبِ وَ غَسْلُ الرَّأْسِ بِالْخِطْمِيِّ كُلَّ جُمُعَةٍ يَنْفِي الْفَقْرَ وَ يَزِيدُ فِي الرِّزْق
گرفتن ناخنها و کوتاه کردن سبيل و شستن سر با خطمي در هر جمعه (سبب) جلوگيري از فقر و افزايش روزي است
نَظِّفوا بُيوتَكُم مِن حَوكِ العَنكَبوتِ، فَإِنَّ تَركَهُ فِى البَيتِ يورِثُ الفَقرَ؛
خانه هاى خود را از تار عنكبوت تميز كنيد، زيرا باقى گذاشتن آن در خانه، فقر مى آورد.
لا تُبَيِّتوُا القُمامَةَ فى بُيوتِكُم و َأَخرِجوها نَهارا، فَإِنَّها مَقعَدُ الشَّيطانِ؛
زباله را شب در خانه هاى خود نگه نداريد و آن را در روز به بيرون از خانه منتقل كنيد، زيرا زباله نشيمنگاه شيطان است.
امام على عليه السلام :<\/h5>
اَلنَّظيفُ مِنَ الثِّيابِ يُذهِبُ الهَمَّ و َالحُزنَ و َهُوَ طَهورٌ لِلصَّلاةِ؛لباس پاكيزه غم و اندوه را مى برد و موجب پاكيزگى نماز است.
اَلنَّظيفُ مِنَ الثِّيابِ يُذهِبُ الهَمَّ و َالحُزنَ و َهُوَ طَهورٌ لِلصَّلاةِ؛
لباس پاكيزه غم و اندوه را مى برد و موجب پاكيزگى نماز است.
لَا يُطَوِّلَنَّ أَحَدُكُمْ شَارِبَهُ وَ لَا شَعْرَ إِبْطَيْهِ وَ لَا عَانَتِهِ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَتَّخِذُهَا مَخْبَأً يَسْتَتِرُ بِهَا
بلند نكند كسى از شما موهاى سبيل و موهاى زير بغل و موى زير شكم خود را، زيرا شيطان اين مراكز را پناهگاه خود قرار داده زير موها پنهان مى شود.
عجيب است... !نه به پدرم رفته ام، نه مادرم؛من بر باد رفته ام...
نِعمَ البَيتُ الحَمّامُ تَذكُرُ فيهِ النّارَ و َيَذهَبُ بِالدَّرَنِ؛
چه نيكو جايگاهى است حمّام، يادآور دوزخ است و چرك را از ميان مى برد.
تَنَظَّفوا بِالماءِ مِنَ النَّتنِ الرِّيحِ الَّذى يُتَأَذّى بِهِ؛خودتان را با آب، از بوى بد، كه ديگران را آزار مى دهد بشوييد.
تَنَظَّفوا بِالماءِ مِنَ النَّتنِ الرِّيحِ الَّذى يُتَأَذّى بِهِ؛
خودتان را با آب، از بوى بد، كه ديگران را آزار مى دهد بشوييد.
اِنَّ لِكُلِّ ثَمَرَةٍ سَّما فَاِذا اَتَيتُم بِها فَمَسّوها بِالماءِ أو اَغمِسوها فِى الماءِ؛
هر ميوه اى سمّى دارد، هرگاه ميوه به دستتان رسيد آن را با بشوييد و يا در آب فرو بريد.
الْحَيَاءُ حَيَاءَانِ حَيَاءُ عَقْلٍ وَ حَيَاءُ حُمْقٍ فَحَيَاءُ الْعَقْلِ هُوَ الْعِلْمُ وَ حَيَاءُ الْحُمْقِ هُوَ الْجَهْل
حيا دو گونه است: حياء عقل و حياء حماقت، حياء عقل، علم است و حياء حماقت، نادانى است