سلام...ممنون ازحضورتون.
خدايا: تو ميداني که چه ميکشيم. پنداري که چون شمع ذوب ميشويم، آب ميشويم. ما از مردن نميهراسيم، اما ميترسيم بعد از ما «ايمان» را سر ببرند. و اگر نسوزيم هم که روشنايي ميرود و جاي خود را دوباره به شب ميسپارد. چه بايد کرد؟