نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
محمد کامراني اقدام
سلام بر تو و عاشوراي بزرگي که در چشم‏هاي کوچک تو خلاصه شده است.
سلام بر تو که در خنکاي لبخند حسين عليه‏السلام رها بودي و پا به پاي آبله، زخم‏هايش را به جستجو.
سلام بر کوچکي گام‏هايت؛ به تو و خاطرات در آتش رها مانده‏ات.
سلام بر تو که آتش، کوتاه‏تر از دامنت نيافت.
تو را خوب‏تر از شام غريبان، زينب مي‏شناسد و تو بهتر از همه، شام غريبان را.
شام غريبان، تو را خوب مي‏شناسد؛ تورا که آن‏قدر پدر پدر کردي و «يا عَمَّتِيَ و يا أُخْتَ أَبِي! أيْنَ أَبِي» گفتي تا در روشناي حضور حسين عليه‏السلام غوطه‏ور شدي.
سلام بر تو؛ به آن زمان که در هياهوي غبار و سوار، اشک و مشک و ستيغ و تيغ، حسين عليه‏السلام را در خلسه و خون و خاکستر رها ديدي.
از اندوه و داغ و دلتنگي، بوي تو به مشامم مي‏رسد و هرگاه نام تو را مي‏نويسم، هيچ واژه‏اي را توان توصيف اندوهت نيست.
از کنار شط تا وادي نخله، از مرشاد تا به حلب و از ديد نصراني تا به عسقلان، تو بودي همدم تنهايي بابا.
سلام به تو اي سئوال بزرگ تاريخ! پس از گذشت قرن‏ها آيا آبله پاهايت خوب شده‏است؟