چراغ جادو

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
بچه ام کوچولو بود، از من بيسکويت خواست. گفتم: امروز مي خرم.وقتي به خانه برگشتم فراموش کرده بودم. بچه دويد جلو و پرسيد: بابا بيسکويت کو؟گفتم: يادم رفت!!!بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده.بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم.گفت: بيسکويت کو؟دانستم که دوستي بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد.چگونه ما ميگوئيم خدا رو دوست داريم، ولي در عمل کوتاهي ميکنيم؟!!