مَنِ اقْتَصَرَ عَلى بُلْغَةِ الْكَفافِ فَقَدِ انْتَظَـمَ الرّاحَةَ وَ تَبَوَّاَ خَفْضَ الدَّعَةِ؛
هر كس به اندازهاى كه او را كفايت مىكند، قناعت كند، به آسايش و نظم مىرسد و در آسودگى و رفاه منزل مىگيرد.
اَطْيَبُ الْعَيْشِ القَناعَةُ؛
خوشترين زندگى، زندگى با قناعت است.
حُرِمَ الحَريصُ خَصلَتَينِ وَلَزِمَتهُ خَصلَتانِ: حُرِمَ القَناعَةَ فَافتَقَدَ الرّاحَةَ وَحُرِمَ الرِّضا فَافتَقَدَ اليَقينَ؛حريص از دو خصلت محروم شده و در نتيجه دو خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و در نتيجه آسايش را از دست داده است، از راضى بودن محروم است و در نتيجه يقين را از دست داده است.
امام على عليه السلام :اِنتَقِم مِنَ الحِرصِ بِالقَناعَةِ كَما تَنتَقِمُ مِنَ العَدُوِّ بِالقِصاصِ؛از حرص، با قناعت انتقام بگير، چنان كه با قصاص از دشمن انتقام مى گيرى.
لَو لاخَمسُ خِصالٍ لَصارَ النّاسُ كُلُّهُم صالِحينَ: أوَّلُهَا القَناعَةُ بِالجَهلِ، الحِرصُ عَلَى الدُّنيا، وَالشُّحُّ بِالفَضلِ، وَالرِّياءُ فِى العَمَلِ وَالعجابُ بِالرَّىِ؛اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خود رأيى.
مَنِ اقتَصَرَ عَلى بُلغَةِ الكَفافِ فَقَدِ انتَظَمَ الراحَةَ وَ تَبَوَّأَ خَفضَ الدَّعَةِ؛
هر كس به مقدار كفايت، قناعت كند، آسايش مىيابد و براى خويش زمينه گشايش فراهم مىكند.
مِن شَرَفِ الهِمَّةِ لُزومِ القِناعَةِ؛پايبندى به قناعت، از والايى همّت است.
ثَلاثٌ مَنْ اَتَى اللّهَ بِواحِدَةٍ مِنْهُنَّ اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنَّةَ: اَلاِْنْفاقُ مِنْ اِقْتارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَميعِ الْعالَمِ وَ الاِْنْصافُ مِنْ نَفْسِهِ؛
هر كس يكى از اين كارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را براى او واجب مىگرداند: انفاق در تنگدستى، گشادهرويى با همگان و رفتار منصفانه.
اَطيَبُ العَيشِ القَناعَةُ؛
ألا اُخْبِرُكُمْ بِاَشبَهِكُم بى؟ قَالوا: بَلى يا رَسولَ اللّهِ. قالَ: اَحسَنُكُم خُلقا وَ اَليَنُكُم كَنَفا وَ اَبَرُّكُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّكُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دينِهِ وَ اَصبَرُكُم عَلَى الحَقِّ وَ اَكظَمُكُم لِلغَيظِ وَ اَحسَنُكُم عَفْوا وَ اَشَدُّكُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافا فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ؛
آيا شما را از شبيه ترينتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر كس خوش اخلاقتر، نرمخوتر، به خويشانش نيكوكارتر، نسبت به برادران دينىاش دوستدارتر، بر حق شكيباتر، خشم را فروخورندهتر و با گذشتتر و در خرسندى و خشم با انصاف تر باشد.
مَنْ اَنـْصَفَ اُنـْصِفَ؛
هر كس با انصاف باشد انصاف مىبيند.
اَلنصافُ راحَةٌ؛
انصاف، مايه آسايش است.
مَن اُلهِمَ الصِّدقَ فى كَلامِهِ وَ النصافَ مِن نَفسِهِ وَ بِرَّ والِدَيهِ وَ وَصلَ رَحِمِهِ، اُنسِىءَ لَهُ فى اَجَلُهُ وَ وُسِّعَ عَلَيهِ فى رِزقِهِ وَ مُتِّعَ بِعَقلِهِ وَ لُـقِّنَ حُجَّتَهُ وَقتَ مُساءَلَتِهِ ؛
به هر كس، راستگويى در گفتار، انصاف در رفتار، نيكى به والدين و صله رحم الهام شود، اجلش به تأخير مىافتد، روزيش زياد مىگردد، از عقلش بهرهمند مىشود و هنگام سئوال [مأموران الهى] پاسخ لازم به او تلقين مىگردد.
وَابذُل ... لِلعامَّةِ بِشرَكَ وَمَحَبَّتَكَ وَلِعَدُوِّكَ عَدلَكَ وَإِنصافَكَ ... ؛گشادهرويى و دوستىات را براى عموم مردم و عدالت و انصافت را براى دشمنت بكار گير.
مَنْ طَلَبَ عِزّا بِظُلْمٍ وَباطِلٍ أَوْرَثَهُ اللّهُ ذُلاًّ بِإِنْصافٍ وَ حَقٍّ؛
هر كس عزّت را با ظلم و باطل طلب كند، خداوند به انصاف و حق ذلّت نصيبش مىنمايد.