فَدَعِ السرافَ مُقتَصِدا وَاذكُر فِى اليَومِ غَدا وَأَمسِك مِنَ المالِ بِقَدرِ ضَرورَتِكَ وَقَدِّمِ الفَضلَ لِيَومِ حاجَتِكَ؛اسراف را رها كن و ميانهروى در پيشگير و امروز به ياد فردا باش و از مال به اندازه ضرورتت نگهدار و اضافى آن را براى روز نيازمنديت (قيامت) پيش فرست.
لَمّا سُئِلَ عَن أَدنَى السرافِ ـ : إِبذالُكَ ثَوبَ صَونِكَ وَإِهراقُكَ فَضلَ إِنائِكَ... ؛در پاسخ به سئوال از كمترين حدّ اسراف فرمودند: كمترين اندازه آن اين است كه لباس بيرونت را لباس خانه دم دستى قرار دهى و ته مانده ظرفت را دور بريزى.
لَيسَ فيما أَصلَحَ البَدَنَ إِسرافٌ... إِنَّما السرافُ فيما أَتلَفَ المالَ وَأَضَرَّ بِالبَدَنِ؛در آنچه بدن را سالم نگه مىدارد اسراف نيست بلكه اسراف در چيزهايى است كه مال را از بين ببرد و به بدن صدمه بزند.
لِلمُسرِفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَشتَرى مالَيسَ لَهُ وَيَلبِسُ ما لَيسَ لَهُ وَيَكُلُ ما لَيسَ لَهُ؛اسراف كننده سه نشانه دارد: آنچه در شأنش نيست خريدارى مىكند، آنچه در شأنش نيست مىپوشد و آنچه در شأنش نيست مىخورد.
رُوىَ أَنَّهُ نَظَرَ الصّادِقُ إِلى فاكِهَةٍ قَد رُميَت مِن دارِهِ لَم يُستَقصَ أَكلُها فَغَضِبَ وَقالَ: ما هَذا إِن كُنتُم شَبِعتُم فَإِنَّ كَثيرا مِنَ النّاسِ لَم يَشبَعوا فَأَطعِموهُ مَن يَحتاجُ اِلَيهِ؛نقل شده است كه امام صادق عليهالسلام مشاهده كردند كه سيبى را نيمخورده از خانه بيرون انداخته اند، خشمگين شدند و فرمودند: اگر شما سير هستيد، خيلى از مردم گرسنهاند خوب بود آن را به نيازمندش مىداديد.
يا بُنَىَّ عَلَيكَ بِالحَسَنَةِ بَينَ السَّيِّئَتَينِ تَمحو هُما قالَ: وَكَيفَ ذلِكَ يا أَبَةِ؟ قالَ: مِثلُ قَولِهِ، «وَالَّذينَ إِذا أَنفَقوا لَم يُسرِفوا وَلَم يَقتُروا»؛امام باقر عليهالسلام به فرزندش امام صادق عليهالسلام فرمودند: تو را سفارش مىكنم به انجام كار خير وسط دو كار بد تا آن دو را محو كند، امام صادق عليهالسلام سئوال كردند چگونه چنين چيزى ممكن است؟ امام فرمودند: همانطور كه قرآن مىگويد مؤمنين كسانى هستند كه وقتى خرج مىكنند اسراف و يا سختگيرى نمىكنند (اسراف و سختگيرى هر دو بدند و ميانه روى وسط آنها خوب است)
إِنَّ السَّرَفَ يورِثُ الفَقرَ وَإِنَّ القَصدَ يورِثُ الغِنى؛اسراف باعث فقر و ميانه روى موجب بى نيازى مى شود.
اَلبَيِّعانِ بِالخيارِ ما لَم يَتَفَرَّقا ـ او قال: حَتّى يَتَفَرَّقا ـ فَاِن صَدَقا وَ بَيَّنا بورِكَ لَهُما فى بَيعِهِما وَ اِن كَـتَما وَ كَذِبا مُحِقَت بَرَكَةُ بَيعِهِما؛ خريدار و فروشنده، تا از يكديگر جدا نشدهاند، اختيار [فسخ معامله را] دارند. اگر راست بگويند و [عيب را] آشكار بگويند، داد و ستد براى هر دو، بركت خواهد داشت، و اگر [عيب را] بپوشانند و دروغ بگويند بركت دادوستدشان خواهد رفت.
هجر تو ز درد و داغ ، دلگيرم کرد
اندوه غم زمان زمينگيرم کرد
گفتند که جمعه ميرسي از کعبه
اين رفتن جمعه جمعهها پيرم کرد
گاه مي انديشم...
چندان هم مهم نيست اگر هيچ از
دنيا نداشته باشم همين مرا بس که
کوچه اي باشد و باران و
خدايي که زلال تر از باران است
عمري به جز بيهوده گفتن سر نکرديم / تقويمها گفتند و ما باور نکرديم