وبلاگ :
نگين شهداي قائم شهر وبلاگ تخصصي شهداي مسجد ابوالفضل ع پل سه تير
يادداشت :
( شهيد سيد مجتبي حسيني )
نظرات :
20
خصوصي ،
2659
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
...
مرد ثروتمندي به کشيش مي گويد
نمي دانم چرا مردم مرا خسيس مي پندارند.
کشيش گفت:
بگذار حکايت کوتاهي از يک گاو و يک خوک برايت نقل کنم
خوک روزي به گاو گفت: مردم از طبيعت آرام و چشمان حزن انگيز تو به نيکي سخن مي گويند و تصوير مي کنند
تو خيلي بخشنده هستي.
زيرا هر روز برايشان شير وسرشير مي دهي اما در مورد من چي؟
من همه چيز خودم را به آنها مي دهم از گوشت ران گرفته تا سينه ام را. حتي از موي بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست مي کنند.
با وجوداين کسي از من خوشش نمي آيد. علتش چيست؟
مي داني
جواب گاو چه بود؟
جوابش اين بود:
شايد علتش اين باشد که
"هر چه من مي دهم در زمان حياتم مي دهم"