ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

يُؤتى بِاَحَدٍ يَومَ القيامَةِ يوقَفُ بَينَ يَدَىِ اللّه‏ِ وَ يُدفَعُ إِلَيهِ كِتابُهُ فَلايَرى حَسَناتِهِ فَيَقولُ: اِلهى لَيسَ هذا كِتابى فَاِنّى لا اَرى فيها طاعَتى! فَيُقالُ لَهُ: اِنَّ رَبَّكَ لا يَضِلُّ وَ لايَنسى ذَهَبَ عَمَلُكَ بِاغتيابِ النّاسِ ثُمَّ يُؤتى بِآخَرَ وَ يُدفَعُ اِلَيهِ كِتابُهُ فَيَرى فيهِ طاعاتٍ كَثيرَةً فَيَقولُ: اِلهى ما هذا كِتابى فَاِنّى ما عَمِلتُ هذِهِ الطّاعاتِ فَيُقالُ: لاَنَّ فُلانا اغتابَكَ فَدُفِعَت حَسَناتُهُ اِلَيكَ؛

روز قيامت فردى را مى‏ آورند و او را در پيشگاه خداوند نگه مى‏ دارند و كارنامه‏اش را به او مى‏ دهند، اما حسنات خود را در آن نمى ‏بيند. عرض مى‏كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى‏ بينم! به او گفته مى ‏شود: پروردگار تو نه خطا مى‏كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد ديگرى را مى‏ آورند و كارنامه ‏اش را به او مى ‏دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى‏ كند. عرض مى‏ كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده‏ام! گفته مى‏ شود: فلانى از تو غيبت كرد، حسنات او به تو داده شد.