نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ ليلا 
اتاق اجاره اي خدا
دلم را سپردم به بنگاه دنيا و هي آگهي دادم اينجا و آنجا

و هرروز براي دلم مشتري آمد و رفت

وهي اين و آن سرسري آمد و رفت

ولي هيچ کس واقعا اتاق دلم را تماشانکرد

دلم قفل بود کسي قفل قلب مرا وا نکرد

يکي گفت چرا اين اتاق پر از دود و آه است

يکي گفت چه ديوار هايش سياه است.

يکي گفت چرا نور اينجا کم است

و آن ديگري گفت و انگار هر آجرش فقط از غم و غصه و ماتم است!

و رفتند و بعدش دلم ماند بي مشتري

ومن تازه آن وقت گفتم: خدايا تو قلب مرا مي خري؟

و فرداي آن روز خدا آمد و توي قلبم نشست

و در را به روي همه پشت خود بست

و من روي آن در نوشتم:

ببخشيد، ديگر براي شما جا نداريم از اين پس به جز او کسي را نداريم.