نانوا هم جوش شيرين ميزند
بيچاره فرهاد
"صــــــلوات"
از اين که کفش نداشتم ناراحت بودم ...
براي تمــــــام رنـج هايـي كه مي بري
صــبـــــــــــر كن
«صبـــــــــــر»
اوج احترام به حكمت خداست...
گاه مي انديشم
چندان مهم نيست اگر هيچ از دنيا نداشته باشم
همين مرا بس که کوچه اي داشته باشم و باران
و انسانهايي در زندگيم باشن که زلالتر از باران هستند...
روزگاري بيدي را شکستند
به نامردي تبر بر ريشه اش بستند
ولي افسوس همانهايي شکستند
که روزي زير سايه اش مي نشستند...