نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
مي خواست برگرده جبهه بهش گفتم:

پسرم! تو به اندازه ي سنّت خدمت کردي بذار اونايي برن جبهه که نرفته اند

چيزي نگفت و ساکت يه گوشه نشست…

… وقت نماز که شد ، جانمازم رو انداختم که نماز بخونم ديدم اومد و جانمازم رو جمع کرد...

خواستم بهش اعتراض کنم که گفت:

اين همه بي نماز هست! اجازه بديد کمي هم بي نمازا ، نماز بخونند

ديگه حرفي برا گفتن نداشتم خيلي زيبا ، بجا و سنجيده جواب حرف بي منطقي من رو داد.