از هجر تو طبيعت ما گريه مي کند.
چشم تمام آينه ها گريه مي کند.
چشم انتظار آمدنت شير خوارهاي است.
گهوارهاي به کرب و بلا گريه مي کند.
پاي سه سالهاي که پر تاول آمده است.
دارد به اشک و دعا گريه مي کند.
در علقمه به خاطر تو مشک پاره اي
دارد کنار دست جدا گريه مي کند
گودال سرخ روز عطش نعره مي کشد
از روضه هاي خون خدا گريه مي کند.