آموزش پیرایش مردانه اورجینال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    21   22   23   24   25    >>    >
 
دستي که حمايل تو بودي پيوست پايي که مرا نزد تو آوردي مست
زان دست بجز بند ندارم بر پاي زان پاي بجز باد ندارم در دست
سلام ***


بگذار عشق خاصيت تو باشد/////

نه رابطه ي خاص تو با کسي!/////
+ nasser 
ادعاي عشق به خدا،از کسي که سجاده دلتنگ حضوراوست،
پـــــذيرفتني نيست...
نــماز نجواي عاشقانه با محبوب است...
?اولـــويــتـ اولم? ?"غـــــرورمـــــه"?

?چــون "هَـــمـه ي وجــودَمـه"?
+ مشق مهـــــــــر 
سلام[گل]

ذهن ما باغچه است

گل در آن بايد کاشت

گر نکاري، گلِ من

علف هرز در آن مي رويد

زحمتِ کاشتنِ يک گل سرخ

کمتر از زحمتِ برداشتنِ هرزگيِ آن علف است...


"مجتبي کاشاني"

[گل][گل][گل][گل
][گل][گل][گل]

سلام دوست گرامي اگه يادتون باشه به ما در:
چهارشنبه 21 فروردين1392 ساعت: 18:5
سرزدين بازهم منتظر حضور زيباتون هستيم

با درود و خدا قوت ... دوست من ، متنت با اسم و آدرس وبلاگت ثبت شد....

تشکر ميکنم ازت دوست خوبم بابت ارسال مطالب قشنگت
امام زمان(عج)-مناجات


بي تو گذشت آن هيجاني که داشتيم

آن عشق پر شرار نهاني که داشتيم

روزيّ ما نبود ببينيم شاه را...

ناکام ماند عمر جواني که داشتيم

دارد به سمت قبر مرا مي کشد کسي...

طي شد بــــدون يار زماني که داشتيم

حتي "دعاي عهد" مرا با وفا نکرد

سمت گنــاه رفت، تواني که داشتيم

از بس زبانمان به دعـــاي تو لب نزد

"لکنت گرفت بي تو زباني که داشتيم"

از بس گناه روي دلم را سيــاه کرد

پنهان شد آن عيار عياني که داشتيم

اين گرگ نفس آمد و ما را به خاک زد-

با دوري از حضــــور شباني که داشتيم

بي تو چقـــــدر زندگي ما تبـــاه شد

مرداب شد همين جَرَياني که داشتيم

با دوري از تو عمر به دردي نمي خورد

آجـــر شده است لقمه ي ناني که داشتيم


********
مجمع زينبيون اهل بيت اهواز

بيت آيت الله موسوي

zeynabiyooneahlebeyt.blogfa.com

دعايت مي کنم عاشق شوي روزي
بفهمي زندگي بي عشق نازيباست
.
دعايت مي کنم با اين نگاه خسته گاهي مهربان باشي
به لبخندي تبسم را به لب هاي عزيزي هديه فرمايي
بيابي کهکشاني را درون آسمان تيره شب ها
بخواني نغمه اي با مهر
.
دعايت مي کنم در آسمان سينه ات خورشيد مهري رخ بتاباند
خورشيد جاودانه مي درخشد در مدار خويش
ماييم که پا جاي پاي خود مي نهيم و غروب مي کنيم
هر پسين
اين روشناي خاطر آشوب در افق هاي تاريک دوردست
نگاه ساده فريب کيست که همراه با زمين
مرا به طلوعي دوباره مي کشاند ؟
حسين پناهي
ميزي براي کار ،
کاري براي تخت ،
تختي براي خواب ،
خوابي براي جان ،
جاني براي مرگ ،
مرگي براي ياد ،
يادي براي سنگ ،
اين بود زندگي …
حسين پناهي
ما
در هيأت پروانه ي هستي
با همه توانايي ها و تمدن هامان شاخکي بيش نيستيم !
براي زمين ، هفتاد کيلو گوشت با هفتاد کيلو سنگ تفاوتي ندارد
يادمان باشد کسي مسئول دلتنگي ها و مشکلات ما نيست
اگر ردپاي دزدِ آرامش و سعادت را دنبال کنيم
سرانجام به خودمان خواهيم رسيد.
حسين پناهي
نيستيم !
به دنيا مي آييم
عکس ِ يک نفره مي گيريم !
بزرگ مي شويم ،
عکس ِ دو نفره مي گيريم !
پير مي شويم ،
عکس ِ يک نفره مي گيريم …
و بعد
دوباره باز
نيستيم
حسين پناهي
بي شک جهان را به عشق کسي آفريده اند ،
چون من که آفريده ام از عشق
جهاني براي تو !
حسين پناهي
 <    <<    21   22   23   24   25    >>    >