اي علمداران علمداري کنيد
رهبر اسلام را ياري کنيد
بازهم در غربتي پْر از خروش
"اَين عمار" علي آيد بگوش
گوئيا که شام عاشورا شده
عشق در اين امتحان معنا شده
رفتني ها مي روند از کربلا
کيست تا باقي بماند بر وفا
عشق را بار دگر احيا کنيد
گوش جان خويشتن را وا کنيد
رهبري بيدار دل فرياد زد
شعله ها بر جان استبداد زد
بي بصيرت، عالمي در غفلت است
بي بصيرت، دين حق در غربت است
سعي در راه شريعت لازم است
در ره ايمان بصيرت لازم است
دل به سوي کربلا پر مي زند
نبض ما با نبض رهبر مي زند
ما دل خود را به رهبر مي دهيم
ما به فرمان علي سر مي دهيم
جلو? ايمان ز رويش منجلي است
رهبر بيدار ما "سيد علي" است