آقا بيا تا زندگي معنا بگيرد
شايد دعاي مادرت زهرا بگيرد
آقا بيا تا با ظهور چشمهايت
اين چشمهاي ما کمي تقوا بگيرد
پايين بيا خورشيد پشت ابر غيبت
تا قبل از آنکه کار ما بالا بگيرد
آقا خلاصه يک نفر بايد بيايد
تا انتقام دست زهرا را بگيرد
آقا بيا تا زندگي معنا بگيرد
شايد دعاي مادرت زهرا بگيرد
من گريه ميريزم به پاي جاده ات تا
آيينه کاري کرده باشم مقدمت را
اول ضمير غائب مفرد کجايي؟
اي پاسخ آدينه هاي پر معما
حتمي بي چون و چرا برگرد شايد
راحت شويم از دست اما و اگرها
آقا نماز جمعه اين هفته با تو
پاي برهنه آمدن تا کوفه با ما
آقا بيا تا زندگي معنا بگيرد
شايد دعاي مادرت زهرا بگيرد
پايان شبهاي بلند انتظاري
آيا براي آمدن ميلي نداري ؟
من نذر کردم خاک پايت را ببوسم
آيا سر اين بنده منت ميگذاري؟
من دل ندادم تا که روزي پس بگيرم
ميخواستم پيشت بماند يادگاري