مست مستم ليک مستي ديگرم امشب از هر شب به تو عاشق ترم راست گويم يک رگم هشيار نيست مستم اما جام و مي در کار نيست مست عشقم مست شوقم مست دوست مست معشوقي که عالم مست اوست
نيمه شب ها سير عالم کرده ام رو به ارواح مکرم کرده ام نغمه ي مرغ شبم پر ميدهد سير ديگر حال ديگر مي دهد ساقي پيمانه را لبريز کرد باده ي خود را شرار انگيز کرد
حالت مستي و مدهوشي خوشست وز همه عالم فراموشي خوشست مستي ما گر نداني دور نيست باده ي ما زاده ي انگور نيست دختر رز پيش ما بي آبروست باده ي ما فارغ از جام و سبوست اي حريفان جام من جام منست وندرين پيمانه پيمان منست
چيست پيمان؟ نغمه ي قالوا بليميزند هر لحظه در گوشم صلا کاي تو در پيمان من هشيار باش خواب خرگوشي بنه بيدار باش بند بگسل نغمه زن پر باز کن اين قفس را بشکن و پرواز کن