مي زند باران نفرت پشت شيشه

حکم قلبم را نوشتن تنهايي تا به هميشه

اين لاله ها که در سرِ کويِ تو کِشته اند

از اشکِ چشم و خونِ دلِ ما سرشته اند

بنگر که سرگذشتِ شهيدانِ عشق را

بر برگِ گل به خونِ شقايق نوشته اند

اهل کاشانم [گل]

پيشه‌‏ام نقاشي‌ست

گاه گاهي قفسي مي‏سازم با رنگ، مي‏فروشم به شما

تا به آواز شقايق که در آن زنداني‌ست

دل تنهايي‌‏تان تازه شود

چه خيالي، چه خيالي... مي‏دانم

پرده‌ام بي‏جان است.

خوب مي‌دانم، حوض نقاشي من بي ‏ماهي‌ست.

زنده ياد: سهراب سپهري...[گل]

گاهي وقتها که از چشم انتظاري خسته مي شوم به خود مي گويم به فرض حضرت مهدي(عجل ا... تعالي فرجه شريف) به ما ظاهر گرددآيا:

ظاهرمان هست چنانيکه خجالت نکشيم؟

باطن مان هست پسنديده ي صاحب نظري؟

خانه مان لايق او هست که مهمان گردد؟

سلام عليکم خسته نباشيد.

گاهي وقتها که از چشم انتظاري خسته مي شوم به خود مي گويم به فرض حضرت مهدي(عجل ا... تعالي فرجه شريف) به ما ظاهر گرددآيا:

ظاهرمان هست چنانيکه خجالت نکشيم؟

باطن مان هست پسنديده ي صاحب نظري؟

خانه مان لايق او هست که مهمان گردد؟

مقام عظماي ولايت:

هر حرکتي که براي دفاع از زنان انجام مي گيرد، بايد رکن اصلي آن رعايت عفاف زن باشد. نبايد بگذارند عفت زن که مهمترين عنصر براي شخصيت است مورد بي اعتنايي قرار بگيرد. حجاب، مقدمه ي حفظ عفاف مي باشد.

سلام به استاد خودم.

به منم حتما سر بزن,بروز هستم ، خيلي وشحال ميشم.

منتظرمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.....خوب؟؟؟ باريکلا.

دوست دارم. ياعلي

وسيله هم برات گذاشتم بهم سر بزني منتظرتم

°°°°°°°°°°°°|/

°°°°°°°°°°°°|_/

°°°°°°°°°°°°|__/

°°°°°°°°°°°°|___/

°°°°°°°°°°°°|____/°

°°°°°°°°°°°°|_____/°

°°°°°°°°°°°°|______/°

°°°°°°______|_________________

~~~~/__ بيا اينم وسيله حالا ديگه_\~~~~~~

~~~~~/ _ميتوني بهم سر بزني _\~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....

*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* _________________##________##

بعضي وقتا سکوت ميکني

چون اينقدر رنجيدي که نميخواي حرفي بزني…

بعضي وقتا سکوت ميکني

چون واقعا” حرفي واسه گفتن نداري…

گاه سکوت يه اعتراض …

گاهي هم انتظار…

اما بيشتر وقتا سکوت واسه اينه که

هيچ کلمه اي نميتونه

غمي که تو وجودت داري توصيف کنه!

از پيرمرد و پيرزني پرسيدند :

شما چطور شصت سال با هم زندگي کرديد؛

گفتند : ما متعلق به نسلي هستيم که ، وقتي چيزي خراب مي شد؛

تعميرش مي کرديم نه تعويضش!

سلام ممنون از حضورتان

وبلاگ بسيار جالبي داريد تبريک ميگم.