وبلاگ :
نگين شهداي قائم شهر وبلاگ تخصصي شهداي مسجد ابوالفضل ع پل سه تير
يادداشت :
( مادر..............)
نظرات :
21
خصوصي ،
713
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
نوکر صاحب الزمان
دزدي از نردبان خانه اي بالا مي رفت. از شيار پنجره
شنيد که کودکي مي پرسد:
خدا کجاست؟
صداي مادرانه اي پاسخ مي دهد: خدا در جنگل است، عزيزم.
کودک مي پرسيد: چه کار مي کند؟
مادر مي گفت: دارد نردبان مي سازد.
دزد از نردبان خانه پايين آمد و در سياهي شب گم شد
سالها بعد دزدي از نردبان خانه حکيمي بالا مي رفت.
از شيار پنجره شنيد که کودکي مي پرسيد:
خدا چرا نردبان مي سازد؟
????
????
????
????
????
????
????
????
حکيم از پنجره به بيرون نگاه کرد. به نردباني که سالها
پيش،از آن پايين آمده بود و رو به کودک گفت:
براي آنکه عده اي را از آن پايين بياورد و عده اي را بالا ببرد