ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
ميان ماشين‌ها مي چرخيد
با دستمالي چرک
به بهانه‌ي پاک کردن شيشه‌ها
اما هيچ کس او را نمي ديد
هيچ کس سکه‌اي به کاسه‌اش نمي‌انداخت

يک روز اتوبوس بي‌حواسي جانش را گرفت
و خيابان به ناگهان
کفاره باران شد
از اسکناس‌هاي بي‌حاصل... //