((درد ودل دوم))
بيا و صحن دلم را پراز تبسّم کن
وبين قافيه هايي ز جنس خود گم کن
بيا که داغ فراقت کلافه ام کرده
شفاي اين دل تنگم به من ترحم کن
تومثل موجي وقلبم شبيه اقيانوس
ميان ساحل ودرياي دل تلاطم کن
ميان عالم وآدم بدون توجنگ است
خودت تمام جهان را پراز تفاهم کن
بدون وصل توشادي در اين جهان،هرگز
بيا و شوق حضورت نصيب مردم کن
دراين زمانه که رفتن به کربلا سخت است
نصيب نوکرت آقا زيارت قم کن
دعاي هرشب وهرروز من شده آقا
بيا و صحن دلم را پراز تبسّم کن...