گفتم که خطا کردي و تدبير نه اين بود
گفتا چه توان کرد که تقدير چنين بود
گفتم که بسي خط خطا بر تو کشيدند
گفتا همه آن بود که بر لوح جبين بود
گفتم که چرا مهر تو را ماه بگرديد؟
گفتا که فلک بر من بد مهر به کين بود
گفتم که قرين بدت افکند بدين روز
گفتا که مرا بخت بد خويش قرين بود
گفتم که بسي جام تعب خوردي ازين پيش
گفتا که شفا در قدح باز پسين بود
گفتم که تو اي عمر مرا زود برفتي
گفتا که فلاني چه کنم عمر همين بود؟
گفتم که نه وقت سفرت بود چو رفتي
گفتا که مگر مصلحت وقت درين بود