سلام عزيز صميمي و صبح دوشنبه تون بخير و شادي[گل]
....
استاد شهر يار
امشب اي ماه به در د دل من تسكيني
آخر اي ماه تو همدرد من مسكيني
كاهش جان تو من دارم و من مي دانم
كه تو از دوري خورشيد چها مي بيني
تو هم اي باديه پيماي محبت چون من
سر راحت ننهادي به بر باليني
هر شب از حسرت ماهي من و يك دامن اشك
تو هم اي دامن مهتاب پر از پرويني
همه در چشمه ي مهتاب غم از دل شويند
امشب اي مه تو هم از طالع من غمگيني
من مگر طالع خود در تو توانم ديدن
كه توام آينه ي بخت غبار آگيني
باغبان خار ندامت به جگر مي شكند
برو اي گل كه سزاوار همان گلچيني
تو چنين خانه كن و دل شكن اي باد خزان
گر خود انصاف كني مستحق نفريني
چه دلي بود و چه ديني كه نبرديش از راه
تو سر و سينه ندانم به چه كفر و كيني
از خدا خير جهاني به دعا مي خواهم
اي تو خواننده دريغم مكن از از آميني
ني محزون مگر از تربت فرهاد دميد
كه كند شكوه زهجران لب شيريني
كي بر اين كلبه طوفان زده سر خواهي زد
اي پرستو كه پيام آور فرورديني
شهريارا اگر آيين محبت باشد
چه حياتي و چه دنياي بهشت آييني...!