نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    21   22   23   24   25    >>    >
 
اسمان غرق خيال است کجايي اقا/
اولين جمعه سال است کجايي اقا/
نفس عاشق اگر بود زمين
مي فهميد/
زندگي بي تو محال است کجايي اقا/
[ يا ابا صا لح المهدي ادرکني ]

...احتمالا اقا ادماي روسياهو نه قبول ميکنه نه رد بلکه معطلشون ميذاره.. .. نميدونم ...
وقتي نامه تو نوشتي واسه اقا يادت نره ي گوشه ي نامت داخل پرانتز بنويسي دلتنگ ب نيت من ب اميد اينکه مهربونيات برام چاره ساز باشه اخه ديگه رويي نمونده از خجالت سرخ بشه سياه ميشه شرم دارم با زبونم چيزي بخام يادت باشه تو ميتوني اما من...
در رخش نور امامت علني خواهد بود
بر کفش پرچم بدعت شکني خواهد بود
نهضت او چو قيامت شدني خواهد بود
آخر آن مصلح کل آمدني خواهد بود
( ان شا الله )
دلم به مستحبي خوش است که جوابش واجب است:
السلام عليک يا بقيه الله........
??????????????
ميخوانمت در بلندي که خودت بلند تريني
ميخوانمت به مهرباني که خود مهربان تريني
ميدانمت به رحمتت که خودت رحيم تريني
ميدانمت به بزرگي که خودت بزرگتريني
همه اين ميخوانمت ها و ميدانمت ها بهانه اي هست تا بگويم
” خدايا ” دوستت دارم
??????????????
بياييد تا بياموزيم:
نجابت را از گل ِ سرخ
لطافت را از بهار
عطش را از تابستان
تنهايي را از پاييز
پاکيزگي را از زمستان
عشق را از اغماض
ايثار را از عشق
ودوست داشتن را از مــــــــــــــــــادر
وقتي سرِ خط مي نويسيم ؛ زنـــــــــــــدگــــــــــي،
نيم نگاهي هم به آخرِ خط داشته باشيم که کج نرويم!
زيرا زندگي يک بوم نقاشي است که در آن از پاکن خبري نيست!
پــــــــــــــــــــــــس:
در دفترِ مشق زندگي ، خطاهاي ديگران را با پاکن ِاغماض پاک کنيم تا پيوسته دفترِافکارمان سپيد بماند وپاکيزه!
آهنگ هاي خدا هميشه زبياست.
گوش کن...
صداي طبيعت را ...
صداي رودخانه...
پر يک پروانه...
صداي طپش قلب يک عاشق...
چه دلنواز نواخته شده اند!!!
تار دلتان نزد خداست.
مي خواهم از خدا که بزند بهترين پود ها را بر تار وجودتان
و بسازد ترانه اي زيبا از سرنوشتتان
تبر، هيزم را مي شکند
وسنگ ، شيشه را
کلماتِ لطيف روح رامتعالي
وکلمات کثيف مي توانند روح را متلاشي کنند!
وقتي همه چيز روبراه است که اميدواري معنا ندارد ،

اميد زماني ارزشمند است که همه چيز در بدترين شرايط است؛

پس هيچ وقت نا اميد نشو ،

بويژه در اوج تاريکي و تنهايي و تلخي ...

قالَ عليٌّ (ع) :
• هر کس از خود بدگويي و انتقاد کند?خود را اصلاح کرده و هر کس خودستايي نمايد? پس به تحقيق خويش را تباه نموده است.

چه رازيســــــت در پس واژه ـــــــــے غريب سکــــــوت ...؟؟!!

امـــروز ســکــــــوت را پيشه راه خـــــود مـــــــــے کنــــم

و فـــــردا حـــرف هاـــــــــے نگفته در سينه تنگــــــــم ،

مـــــــــے آزارد قلبــــــم را!

و ميشکــنــــد قفــــل سکــــوتـــم را ...!

حکــــــم سکـــــــــوتـــــم،

صبــــورـــــــــے قلب مــــــن است !

اما !

صبــــــــر تا به کـــــــــــــے؟

انتظار پنهان در چشمانـــم را جستجـــو کـــــن...

در چشمانـــم بنگـــــــــر ،

غــــم نهفته در آن را مـــــــــے بينــــــــــے؟

سکـــوت قلبــــــــم را مـــــــــے شنوـــــــــے؟

آدميان به لبخندي که بر لبي نشانند ،

به احساس خوبي که بر جا مي نهند

و به دردي که مي کاهند ،

مي مامنند !!!

انسان سه راه دارد:

راه اول از انديشه مي‌گذرد، اين "والاترين" راه است!

راه دوم از تقليد مي‌گذرد، اين "آسان‌ترين" راه است!

و راه سوم از تجربه مي‌گذرد، اين "تلخ‌ترين" راه است.

سنگ شکاف مي‌کند در هوس لقاي تو
جان پر و بال مي‌زند در طرب هواي تو
آتش آب مي‌شود عقل خراب مي‌شود
دشمن خواب مي‌شود ديده من براي تو
جامه صبر مي‌درد عقل ز خويش مي‌رود
مردم و سنگ مي‌خورد عشق چو اژدهاي تو
بند مکن رونده را گريه مکن تو خنده را
جور مکن که بنده را نيست کسي به جاي تو
آب تو چون به جو رود کي سخنم نکو رود
گاه دمم فرودرد از سبب حياي تو
چيست غذاي عشق تو اين جگر کباب تو
چيست دل خراب من کارگه وفاي تو
خابيه جوش مي‌کند کيست که نوش مي‌کند
چنگ خروش مي‌کند در صفت و ثناي تو
عشق درآمد از درم دست نهاد بر سرم
ديد مرا که بي‌توام گفت مرا که واي تو
ديدم صعب منزلي درهم و سخت مشکلي
رفتم و مانده‌ام دلي کشته به دست و پاي تو
مولانا

خدا آن حس زيباييست که در تنهايي صحرا
زماني که سکوت و ترس ميگيرد وجودت را
کسي آهسته ميگويد : کنارت هستم اي تنها

...... و دل آرام ميگيرد

 <    <<    21   22   23   24   25    >>    >